کنار که بر سدر است. (منتهی الارب) (آنندراج). کنار که بار درخت سدر باشد. (ناظم الاطباء). بار درخت سدر. (از المنجد). کنار. (قاموس) (دهار) (دستوراللغه). بار درخت کنار. (غیاث اللغات). نبق و نبق و نبق و نبق، بار درخت سدر. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه). اندر شهر گرگان و طبرستان آن را طاق دانه گویند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). میوۀ درخت سدر. کنار. (از ترجمه صیدنه) واحد آن نبقه است. (اقرب الموارد). ثمرۀ درخت سدر. میوۀ کنار. ثمر السدر، میوۀ درخت زنزلخت. (یادداشت مؤلف)
کُنار که بر سدر است. (منتهی الارب) (آنندراج). کنار که بار درخت سدر باشد. (ناظم الاطباء). بار درخت سدر. (از المنجد). کنار. (قاموس) (دهار) (دستوراللغه). بار درخت کنار. (غیاث اللغات). نَبق و نِبق و نَبِق و نَبَق، بار درخت سدر. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه). اندر شهر گرگان و طبرستان آن را طاق دانه گویند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). میوۀ درخت سدر. کنار. (از ترجمه صیدنه) واحد آن نبقه است. (اقرب الموارد). ثمرۀ درخت سدر. میوۀ کنار. ثمر السدر، میوۀ درخت ِ زَنزَلَخت. (یادداشت مؤلف)
بانگ کردن زاغ. (از المنجد). غیق غیق کردن غراب. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). نغیق. (متن اللغه) (اقرب الموارد) (المنجد). فهو نغّاق. (متن اللغه) ، قطع کردن شتر حنین را و دراز نکردن آن را. نغیق. بغام. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). رجوع به بغام شود
بانگ کردن زاغ. (از المنجد). غیق غیق کردن غراب. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). نغیق. (متن اللغه) (اقرب الموارد) (المنجد). فهو نَغّاق. (متن اللغه) ، قطع کردن شتر حنین را و دراز نکردن آن را. نغیق. بُغام. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). رجوع به بُغام شود
آواز شکم ستور که شنیده شود، یا آواز نرۀ آن چون در غلاف جنبد. (منتهی الارب) (از متن اللغه). آوازی که از شکم ستور شنیده شود. (از اقرب الموارد). و هی النغبوقه. (از متن اللغه)
آواز شکم ستور که شنیده شود، یا آواز نرۀ آن چون در غلاف جنبد. (منتهی الارب) (از متن اللغه). آوازی که از شکم ستور شنیده شود. (از اقرب الموارد). و هی النغبوقه. (از متن اللغه)
میوه کنار، نوشتن میوه درخت کنارراگویندکه برگهایش راخشک کرده پس ازکوبیدن بنام سدر جهت شستشوی بدن بکارمیبرند. یانبق هندی. درختی است از رده دولپه ییهای جداگلبرگ که جزو تیره بیکزاسه میباشد و متعلق بنواحی حاره است ظلوی هندی طالیسفر
میوه کنار، نوشتن میوه درخت کنارراگویندکه برگهایش راخشک کرده پس ازکوبیدن بنام سدر جهت شستشوی بدن بکارمیبرند. یانبق هندی. درختی است از رده دولپه ییهای جداگلبرگ که جزو تیره بیکزاسه میباشد و متعلق بنواحی حاره است ظلوی هندی طالیسفر