جدول جو
جدول جو

معنی نغاش - جستجوی لغت در جدول جو

نغاش
(نَغْ غا)
نغاش. (متن اللغه) (ناظم الاطباء). رجوع به نغاش شود
لغت نامه دهخدا
نغاش
(نُ)
نیک کوتاه. (منتهی الارب) (آنندراج). مرد نیک کوتاه بالا که به سستی و ضعف حرکت کند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مرد بسیار کوتاه قد. مرد ضعیف الحرکۀ ناقص الخلقه. (از متن اللغه). نغاشی ّ. (اقرب الموارد) (آنندراج) (متن اللغه). نغّاش. (ناظم الاطباء) (متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
نغاش
بدبده استرلیایی
تصویری از نغاش
تصویر نغاش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نغاغ
تصویر نغاغ
نفاغ، قدحی که با آن شراب بخورند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نباش
تصویر نباش
کسی که قبرها را نبش می کند، کفن دزد، گورشکاونه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نغام
تصویر نغام
نفام، تیره رنگ، سیه فام، زشت و زبون، ناخوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
کسی که صورت کسی یا چیزی را بر روی کاغذ یا چیز دیگر نقش کند، صورتگر، چهره پرداز، کارگری که در و دیوار ابنیه را رنگ آمیزی می کند
فرهنگ فارسی عمید
(نُ شی ی)
نیک کوتاه. (منتهی الارب). رجوع به نغاش شود
لغت نامه دهخدا
(نُ شَ)
مرغی است. (منتهی الارب). نام پرنده ای است. (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
زشت و ناخوش: چون صورت و کار دیو را دیدی بگذار طریقت نغامش را. (ناصر خسرو. 23)، تیره رنگ سیه فام. نغام گردیدن (گشتن)، زشت و ناخوش شدن، تیره رنگ شدن سیه فام شدن: بخیزد یکی تند گرد از میان که روی اندران گرد گردد نغام. (دقیقی. لفا. اق. 337)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
نگارگر، صانع نقش، صورتگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نغار
تصویر نغار
جوشنده و جوشان زخم خون چکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نغیش
تصویر نغیش
جنبان جنبنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفاش
تصویر نفاش
حلاج، پنبه زن، متکبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نباش
تصویر نباش
کفن دزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نباش
تصویر نباش
کسی که قبرها را نبش می کند، کفن دزد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نغاک
تصویر نغاک
((نِ))
نادان، ابله، حرامزاده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نغام
تصویر نغام
((نَ))
ذرات گرد و غبار پراکنده در هوا، زشت و ناخوش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
((نَ قّ))
صورتگر، چهره پرداز، کسی که در و دیوار و جز آن را رنگ می کند، رنگ کار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
نگارگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
Painter
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
peintre
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
pelukis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
চিত্রশিল্পী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
चित्रकार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
pittore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
Maler
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
pintor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
schilder
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
художник
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
художник
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
malarz
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
pintor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نقاش
تصویر نقاش
화가
دیکشنری فارسی به کره ای