روش. طور. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یقال: استمشی فلان نکراء، أی لوناً مما یسهله عند شرب الدواء. (منتهی الارب) ، یعنی به رنگ همان دوائی که آشامیده بود طبیعت وی اجابت کرد. (ناظم الاطباء) ، بلا. سختی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
روش. طور. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یقال: استمشی فلان نکراء، أی لوناً مما یسهله عند شرب الدواء. (منتهی الارب) ، یعنی به رنگ همان دوائی که آشامیده بود طبیعت وی اجابت کرد. (ناظم الاطباء) ، بلا. سختی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
مبالغه کردن در مدح کسی یا ستودن کسی را چنانکه از حد درگذرد. (از اقرب الموارد). از حد درگذشتن در مدح و نیک مبالغه کردن در آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مبالغه کردن در ستایش و مدح. (غیاث اللغات). سخت ستودن. نهایت کردن در ستایش. زیاده روی در مدح. (صراح). نیکو ستودن کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). ستودن. (تاج المصادر بیهقی). نیکو درود گفتن بر کسی و مبالغه کردن در ستایش وی. یا ستودن کسی را به نیکوترین چیزی که در اوست. (از اقرب الموارد) : شعراء جهان بمدح و اطراء او زبان گشاده. (ترجمه تاریخ یمینی ص 206). افاضل جهان و شعرای عصر مبالغتها نموده و در اثنا و اطراء او قصاید پرداختند. (همان کتاب ص 32). این ضعیف را در اطراء این حضرت حفها اﷲ بالجلال قرب دوهزار بیت نظم است. (ترجمه تاریخ یمینی ص 9). مدح و اطراء گفت به انواع تشریفات و فنون کرامات. (جهانگشای جوینی).
مبالغه کردن در مدح کسی یا ستودن کسی را چنانکه از حد درگذرد. (از اقرب الموارد). از حد درگذشتن در مدح و نیک مبالغه کردن در آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مبالغه کردن در ستایش و مدح. (غیاث اللغات). سخت ستودن. نهایت کردن در ستایش. زیاده روی در مدح. (صراح). نیکو ستودن کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). ستودن. (تاج المصادر بیهقی). نیکو درود گفتن بر کسی و مبالغه کردن در ستایش وی. یا ستودن کسی را به نیکوترین چیزی که در اوست. (از اقرب الموارد) : شعراء جهان بمدح و اطراء او زبان گشاده. (ترجمه تاریخ یمینی ص 206). افاضل جهان و شعرای عصر مبالغتها نموده و در اثنا و اطراء او قصاید پرداختند. (همان کتاب ص 32). این ضعیف را در اطراء این حضرت حفها اﷲ بالجلال قرب دوهزار بیت نظم است. (ترجمه تاریخ یمینی ص 9). مدح و اطراء گفت به انواع تشریفات و فنون کرامات. (جهانگشای جوینی).