جدول جو
جدول جو

معنی نصء - جستجوی لغت در جدول جو

نصء
(غَص ص)
گرفتن موی پیشانی کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). ناصیۀ کسی را گرفتن. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد). و نیز رجوع به نصو و نصاء شود، بانگ برزدن شتر را و زجر کردن. (از منتهی الارب) (آنندراج). زجر کردن. (از متن اللغه). بانگ برزدن و راندن. (از ناظم الاطباء). زجر کردن و راندن. (از اقرب الموارد) ، برداشتن. (از منتهی الارب) (آنندراج). برداشتن و بلند کردن چیزی را. (از ناظم الاطباء) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نصر
تصویر نصر
(پسرانه)
یاری، مدد، پیروزی، ظفر، نام سوره ای در قرآن کریم، نام یکی از پادشاهان سامانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نصف
تصویر نصف
نیم، نیمه، نیمۀ چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نصح
تصویر نصح
پند دادن، پندواندرز، محبت خالص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نصب
تصویر نصب
برپا کردن، برقرار کردن، گماشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نصل
تصویر نصل
پیکان، سرنیزه، تیغۀ کارد یا شمشیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نصر
تصویر نصر
یاری کردن، یاری، یاری کننده، صد ودهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۳ آیه، إذا جاء، تودیع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نصل
تصویر نصل
پیکان پیکان تیر، سرنیزه، تیغه کارد، برگ درخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نصف
تصویر نصف
نیمه چیزی، نیم از هر چیزی، یکی از دو قطعه چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
یاری، نصرت، مظاهرت، فتح، پیروزی، ظفر یاری، عون، مظاهرت، نصرت، پیروزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نصح
تصویر نصح
پند و اندرز نصیحت کردن، پند دادن، خالص و بی آمیغ شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نصب
تصویر نصب
برپاکردن، گماشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تره، بخشش، باران، ستاره فرو رونده سقوط ستاره یکی از منازل بیست و هشت گانه و طلوع رقیب آن از مشرق، جمع انواء نوآن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نصب
تصویر نصب
((نَ))
قرار دادن، جا کردن، گماشتن، علامتی از اعراب که حرف آخر کلمه صدای فتحه می دهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نصب
تصویر نصب
((نُ))
بلا، سختی، خستگی، فرسودگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نصح
تصویر نصح
((نَ یا نِ))
پند دادن، اندرز کردن، پند، اندرز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نصر
تصویر نصر
((نَ))
یاری، کمک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نصف
تصویر نصف
((نِ))
نیمه، یک دوم از هر چیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نصل
تصویر نصل
((نَ))
پیکان، نیزه، جمع نصال، نصول و انصل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نصب
تصویر نصب
کارگزاری، کارگزاشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نصف
تصویر نصف
نیمه، نیم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نصب
تصویر نصب
Installation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نصب
تصویر نصب
installation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نصب
تصویر نصب
instalasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نصب
تصویر نصب
ইনস্টলেশন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نصب
تصویر نصب
स्थापना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نصب
تصویر نصب
installazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نصب
تصویر نصب
installatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نصب
تصویر نصب
instalación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نصب
تصویر نصب
Installation
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نصب
تصویر نصب
встановлення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نصب
تصویر نصب
установка
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نصب
تصویر نصب
instalacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نصب
تصویر نصب
instalação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نصب
تصویر نصب
kurulum
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی