جدول جو
جدول جو

معنی نشونه - جستجوی لغت در جدول جو

نشونه
هدف نشانی علامت
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نشانه
تصویر نشانه
نشان، نشانی، آماج، هدف، چیزی که در جایی قرار بدهند برای تیراندازی
نشانه کردن: هدف تیر قرار دادن، برای مثال کس نیاموخت علم تیر از من / که مرا عاقبت نشانه نکرد (سعدی - ۷۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نشینه
تصویر نشینه
نشیمن، جای نشستن، جایی که در آن پرندگان بنشینند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
مثل، مانند، نمودار، مقدار کمی از چیزی که به کسی نشان بدهند، دارای ویژگی های برجسته، ممتاز مثلاً معلم نمونه، از کارافتاده، کنایه از زشت، کنایه از ناتمام، ناقص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نشانه
تصویر نشانه
نمودار، دلیل، امارت، علامت
فرهنگ لغت هوشیار
جای نشستن نشیمن. سری بدام و قفس نیست شاهبازان را بدست شاه نظر کن ببین نشینه ما. (سالک یزدی. چراغ هدایت فرنظا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
مانند، جز کوچک از هر چیز را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نشانه
تصویر نشانه
((نِ نِ))
هدف، آماج، علامت، علامت مشخصی برای شناختن چیزی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
((نَ یا نُ نِ))
مثل، مانند، مقدار کمی از چیزی که به کسی نشان دهند، سرمشق، الگو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نشانه
تصویر نشانه
علامت، آیه، آیت، آرم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
مثل، مثال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
Example, Instance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نشانه
تصویر نشانه
Indication
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
exemple
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نشانه
تصویر نشانه
indication
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
उदाहरण , उदाहरण
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نشانه
تصویر نشانه
indicazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نشانه
تصویر نشانه
संकेत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
esempio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
উদাহরণ , উদাহরণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
voorbeeld
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نشانه
تصویر نشانه
Hinweis
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
Beispiel
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
przykład
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نشانه
تصویر نشانه
aanwijzing
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نشانه
تصویر نشانه
вказівка
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
приклад
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نشانه
تصویر نشانه
указание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
пример
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نشانه
تصویر نشانه
wskazanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نشانه
تصویر نشانه
indicación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
ejemplo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نشانه
تصویر نشانه
indicação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نمونه
تصویر نمونه
exemplo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نشانه
تصویر نشانه
ইঙ্গিত
دیکشنری فارسی به بنگالی