جدول جو
جدول جو

معنی نشینه

نشینه
نشیمن، جای نشستن، جایی که در آن پرندگان بنشینند
تصویری از نشینه
تصویر نشینه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با نشینه

نشینه

نشینه
جای نشستن نشیمن. سری بدام و قفس نیست شاهبازان را بدست شاه نظر کن ببین نشینه ما. (سالک یزدی. چراغ هدایت فرنظا)
فرهنگ لغت هوشیار

نشینه

نشینه
جای نشستن جانوران. (آنندراج). جائی که در آن مرغان و دیگر حیوانات می نشینند. (ناظم الاطباء). رجوع به نشیمن شود:
سری به دام و قفس نیست شاهبازان را
به دست شاه نظر کن ببین نشینۀ ما.
سالک یزدی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

خشینه

خشینه
کبود رنگ تیره رنگ، سیاه رنگ، بازی که پشت آن کبود و تیره و چشمهایش سیاه رنگ بود بازی که نه سیاه باشد نه سپید
فرهنگ لغت هوشیار