هزوارش پختن است. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). به زبان زند و پازند به معنی پختن باشد که نقیض خام بودن است و نسهانمی یعنی می پزم و نسهانید به معنی پزید است که امر بر پختن باشد. (برهان قاطع) (آنندراج)
هزوارش پختن است. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). به زبان زند و پازند به معنی پختن باشد که نقیض خام بودن است و نسهانمی یعنی می پزم و نسهانید به معنی پزید است که امر بر پختن باشد. (برهان قاطع) (آنندراج)
به لغت زند و پازند بمعنی زاییدن باشد. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). هزوارش ’زرهونی تن’ و ’زرهون تن’، پهلوی ’زاتن’ و بنابراین اصل ’زرهون تن’ است. (حاشیۀ برهان چ معین)
به لغت زند و پازند بمعنی زاییدن باشد. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). هزوارش ’زرهونی تن’ و ’زرهون تن’، پهلوی ’زاتن’ و بنابراین اصل ’زرهون تن’ است. (حاشیۀ برهان چ معین)
بلغت زند و پازند بمعنی افشاندن باشد و به این معنی به اضافۀ ها نیز بنظر آمده است که پسهانتن باشد و پسانمی و پسهانمی بمعنی افشانم و پسانید و پسهانید یعنی بیفشانید. (برهان قاطع). ظاهراً این صورت تصحیف فشاندن است
بلغت زند و پازند بمعنی افشاندن باشد و به این معنی به اضافۀ ها نیز بنظر آمده است که پسهانتن باشد و پسانمی و پسهانمی بمعنی افشانم و پسانید و پسهانید یعنی بیفشانید. (برهان قاطع). ظاهراً این صورت تصحیف فشاندن است