جدول جو
جدول جو

معنی نسرین - جستجوی لغت در جدول جو

نسرین
(دخترانه)
گلی پر برگ به رنگ زرد یا سفید و خوشبو که یکی از گونه های نرگس است
تصویری از نسرین
تصویر نسرین
فرهنگ نامهای ایرانی
نسرین
گلی سفید، کوچک و خوش بو، مشکین گل، مشکین بوی
تصویری از نسرین
تصویر نسرین
فرهنگ فارسی عمید
نسرین
پارسی تازی گشته نسرین از گیاهان یکی ازگونه های نرگس است که دارای گلهای زرداست ودرجنگلهاونقاط مرطوب بحالت وحشی میرویدودرمازندران نیز فراوان است وازگلهای آن درعطرسازی استفاده میکنند. نسرین میتواندزمستان رازیر برف بسربرد نرگس زردگل عنبری گل مشکی، نامی است ازنامهای زنان
فرهنگ لغت هوشیار
نسرین
((نَ))
گلی سفید رنگ و خوشبو با برگ های کوچک و انبوه، مشکین بوی هم گویند
تصویری از نسرین
تصویر نسرین
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نورین
تصویر نورین
(دخترانه)
نور (عربی) + ین (فارسی) نورانی، نوری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نارین
تصویر نارین
(دخترانه)
منسوب به نار، تر و تازه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نفرین
تصویر نفرین
لعنت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اسرین
تصویر اسرین
(دخترانه)
اشک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نفرین
تصویر نفرین
دشنام، لعنت، دعای بد
فرهنگ فارسی عمید
مغولی گنج گوهر گنج شاهی خزانه جواهر و زر سرخ که مستقیما تحت نظر سلطان بوده: (درین وقت پادشاه اسلام ضبط آن چنان فرمود که خزانه ها جدا باشد هر آنچ مرصعات بود تمامت بدست مبارک در صندوق نهد چنانکه اگر تصرفی رود فی الحال معلوم گردد... و هر آنچه زر سفید و انواع جامه ها بود که پیوسته خرج کند خزانه داری و خواجه سرایی دیگر را نصب فرموده... خزانه اول را نارین و دوم را بیدون میگفتند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفرین
تصویر نفرین
دعای بد، لعنت، لعن، نکوهش
فرهنگ لغت هوشیار
تثنیه نور دوشید خورشید و ماهتاب تثنیه نور: دو نور دو روشنایی، نور آفتاب و نور ماه. یا نورین نیرین. دو نور تابنده (معمولا بدو دوست نیک که باهم باشند خطاب شود)
فرهنگ لغت هوشیار
تثنیه نیر دوتابناک گواژ خور و ماه تثنیه نیر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : آفتاب و ماه شمسین نیران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفرین
تصویر نفرین
((نِ))
دعای بد، لعنت
فرهنگ فارسی معین
نشستگاه آدمی، ران و کفل چیزی که هنگام خواب و راحت به جهت نرمی سر و گردن در زیر سر نهند و سر بر آن گمارند وآنرا از پشم و پنبه آکنده باشند، بالش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرین
تصویر سرین
مقابل پایین، بالای سر، طرف سر، جانب سر در بستر، بالش و متکا که زیر سر بگذارند، برای مثال گه ریخت سرشک بر سرینش / گه روی نهاد بر جبینش (نظامی۳ - ۵۱۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرین
تصویر سرین
((سُ رِ))
کفل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرین
تصویر سرین
((سَ))
منسوب به سر، طرف سر، بالش، متکا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرین
تصویر سرین
ران، کفل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نسرین نوش
تصویر نسرین نوش
(دخترانه)
زیبا چون گل نسرین، شیرین چون عسل، نام همسر بهرام گور، نام دختر پادشاه سقلاب و همسر بهرام گور پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نسرین مهر
تصویر نسرین مهر
(دخترانه)
زیبا و درخشان چون گل نسرین و خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مستنسرین
تصویر مستنسرین
جمع مستنسر درحالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
((اَ س ِ))
دستگاه پیغام گیر تلفنی یا تلفن دارای این سیستم که امکان ضبط پیغام را دارد
فرهنگ فارسی معین