جدول جو
جدول جو

معنی نزامی - جستجوی لغت در جدول جو

نزامی
شلوار بلند زنانه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نظامی
تصویر نظامی
مربوط به نظام، برای مثال لباس نظامی، (صفت نسبی، اسم) ارتشی، سرباز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوامی
تصویر نوامی
نامیه، قوه ای که موجب رشد و نمو می شود
فرهنگ فارسی عمید
(رِ)
منسوب است به حوض رزام که محله ای است در مرو. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(خُ ما)
گیاهی است که خیری دشتی گویند و آن خوشبوترین گلهاست. (از ناظم الاطباء). ریحان بدوی. اسطوخودوس. خیری البر. (یادداشت بخط مؤلف). خیری بری. (بحر الجواهر). خزاما رجوع به خزاما شود. در اختیارات بدیعی آمده است: خزامی، خیری است و به شیرازی اردانه گویند و طبیعت وی گرم و لطیف بود و مسخن دماغ سرد بود و چون بیاشامند سؤالمزاج را نافع بود و جگر و سپرز چون بدان بخور کنند هر بوی گنده ای که باشد زائل کند و مسخن زخم گردد و مجفف رطوباتی که از آن روانه بود و رحم را پاک گرداندو نیکو و چون زن فرزجه ای از وی بخود گیرد آبستن گردد بفرمان آفریدگار و این مجرب است و چون سحق کنند و با ادویه بسرشند و بر جراحات ضماد کنند تحلیل دهد
لغت نامه دهخدا
(حِ)
مدنی. مغیره بن عبدالرحمان حرث قرشی. مکنی به ابوهشام متولد 124 هجری قمری است. ودر چهارشنبه 9 صفر 186 هجری قمری درگذشت. (سمعانی)
ضحاک بن عثمان محدث، و از فرزندان حکیم بن حزام است و گویند او فرزند عثمان بن عبدالله بن حزام است. (سمعانی)
مدنی. عبدالرحمان بن عبدالملک بن شیبه. مکنی به ابوبکر. از موالی حکیم بن حزام است. (سمعانی)
مدنی. ابراهیم بن منذر بن مغیره بن حزام قرشی مکنی به ابواسحاق به سال 266 هجری قمری درگذشت. ابوکامل بصری در کتاب المضافات گوید: او از فرزندان حکیم بن حزام میباشد، و این وهم است. (سمعانی). رجوع به حزام بن خویلد شود
لغت نامه دهخدا
(حِ)
نسبت است به جد اعلی. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نخامی
تصویر نخامی
منسوب به نخامه بلغمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
سپاهی، لشکری، جنگی، قشونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمامی
تصویر نمامی
سپزگی چغلی پرتادی سخن چینی سخن چینی غمازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهامی
تصویر نهامی
نهامین در فارسی آهنگر، درود گر، دستورز آهنگر حداد، نجار دورد گر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خزامی
تصویر خزامی
کشه (اسطوخودس) از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
جيشٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
Military, Tactical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
militaire, tactique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
militärisch, taktisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
צָבָאִי , טַקְטִי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
militar, tático
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
militar, táctico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
wojskowy, taktyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
военный , тактический
دیکشنری فارسی به روسی
سیستماتیک، نظامی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
فوجی , فوجی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
ทหาร , กลยุทธ์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
軍の , 戦術の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
militair, tactisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
军事的 , 战术的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
kijeshi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
군사의 , 전술의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
askeri, taktik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
militer, taktis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
সামরিক , কৌশলগত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
सैन्य , सामरिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
військовий , тактичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نظامی
تصویر نظامی
militare, tattico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی