جدول جو
جدول جو

معنی نرورس - جستجوی لغت در جدول جو

نرورس
نوعی سرو کوهی که از چوب محکمی برخوردار است و در خانه سازی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نورس
تصویر نورس
میوۀ نورسیده، تازه رس، نهال نازک، کنایه از نوجوان
فرهنگ فارسی عمید
(نَ رَ)
محمدحسین دماوندی، متخلص به نورس. از شاعران و خوشنویسان قرن یازدهم هجری و از معاصران صائب است. در جوانی به اصفهان رفته و چندی ملازم محمدزمان خان بوده. او راست:
زدی بستی شکستی سوختی آزردی افکندی
جوابت چیست فردای قیامت دادخواهان را؟
جلوه اش در چشم عارف می زند موج ظهور
ماه من پنهان اگر در آب چون گوهر شود.
(از تذکرۀ نصرآبادی ص 407) (تذکرۀ روز روشن ص 852).
و نیز رجوع به تذکرۀ حزین ص 97 و نگارستان سخن ص 134 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از نرور
تصویر نرور
فرانسوی جوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تازه رسیده تازه وارد، میوه تازه رسیده نوبر، نهال نازک، نوجوان: این جوان نو رسی شد وان نهال نوبری در بهشت ساحتت گر پیری آید با عصا. (وحشی. چا. امیرکبیر. 303)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نورس
تصویر نورس
((نُ رَ))
نو رسیده، جوان
فرهنگ فارسی معین
نوبر، نوشکفته، نوظهور
فرهنگ واژه مترادف متضاد