جدول جو
جدول جو

معنی نذل - جستجوی لغت در جدول جو

نذل(نَ)
فرومایه. ناکس. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). خسیس از مردم. (از اقرب الموارد). خوار. حقیر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). خوار در جمیع احوالش. (از اقرب الموارد). خسیس. محتقر. (المنجد) ، ساقط در دین یا در حسب. (از اقرب الموارد) (از المنجد). ج، انذال، نذول
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نهل
تصویر نهل
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در سپاه افراسیاب تورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نصل
تصویر نصل
پیکان، سرنیزه، تیغۀ کارد یا شمشیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نذیل
تصویر نذیل
پست و فرومایه، ناکس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نغل
تصویر نغل
گود، گودال، آغل گوسفند در کوه و صحرا، برای مثال گوسپندیم و جهان هست به کردار نغل / چون گه خواب بود سوی نغل باید شد (رودکی - ۵۲۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نسل
تصویر نسل
مردمی که در یک زمان واحد زندگی می کنند، مردم هم عصر مثلاً نسل بعد از انقلاب، در علم زیست شناسی مجموعه ای از جانداران که در سلسله مراتب نژادی مرحلۀ واحدی را تشکیل می دهند مثلاً نسل لاک پشت های غول پیکر در حال انقراض است، ذریه، دودمان، فرزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نهل
تصویر نهل
تشنگی، تشنه بودن، حالت شخص تشنه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اذل
تصویر اذل
ذلیل تر، خوارتر، پست ترین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نبل
تصویر نبل
تیری که با کمان اندازند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مذل
تصویر مذل
ذلیل کننده، خوار کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفل
تصویر نفل
عبادتی که واجب نباشد، آنچه انسان علاوه بر واجبات و فرایض به جا بیاورد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نحل
تصویر نحل
نحله ها، مذاهب، بخشش ها، جمع واژۀ نحله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نول
تصویر نول
گرداگرد دهان، منقار پرنده، لولۀ صراحی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نزل
تصویر نزل
بخشش، احسان، برکت، آنچه برای مهمان تهیه کنند، خوردنی و طعامی که پیش مهمان بگذارند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نیل
تصویر نیل
گیاهی با برگ های شبیه برگ اقاقیا، شاخ و برگ به هم پیچیده و گل های سرخ خوشه ای که از مادۀ به دست آمده از شاخه های آن در رنگرزی و نقاشی استفاده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نقل
تصویر نقل
جابه جا کردن چیزی، از جایی به جای دیگر بردن
سخنی را که از کسی شنیده شده برای دیگری بیان کردن
سخن، حرف، ترجمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نجل
تصویر نجل
آب روان بر روی زمین، زهاب که از زمین یا از رودبار برآید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نال
تصویر نال
نالیدن، ناله
نی، برای مثال حملۀ تو تنگ کرد عرصۀ موقف چنانک / پهلوی خصمان چو نال یک به یک اندرشکست (انوری - ۹۲)
چوبی باریک و سست در قلم نی
در موسیقی نی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بذل
تصویر بذل
بخشش، عطا، کرم، دهش، بخشیدن چیزی به کسی، داشاد، اعطا، عتق، احسان، صفد، سماحت، بغیاز، داشات، جود، منحت، جدوا، داد و دهش، برمغاز، فغیاز، داشن، دهشت، عطیّه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نشل
تصویر نشل
نشلیدن، نشیمن، آویختگی و پیوستگی چیزی به چیزی، قلاب ماهیگیری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نحل
تصویر نحل
شانزدهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۱۲۸ آیه
عطای بی عوض
در علم زیست شناسی زنبور عسل
فرهنگ فارسی عمید
(نُ ذَ)
جمع واژۀ نذیل. رجوع به انذال و نذول شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از حذل
تصویر حذل
اصل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جذل
تصویر جذل
شادمانی، شادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رذل
تصویر رذل
خسیس، حقیر، رذیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بذل
تصویر بذل
بخشش، عطا
فرهنگ لغت هوشیار
خوار تر ذلیل تر خوارتر. خوار پنداشتن کسی را خوارشمردن خوار و ذلیل گرفتن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عذل
تصویر عذل
سرزنش و ملامت
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قذال، پس سر ها، بنا گوش ها، پس سر زدن، آک نهادن، کوشیدن کار و کوشش، در پی رفتن، پیروی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مذل
تصویر مذل
ذلیل کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نال
تصویر نال
دهش، نیل، عطا، جواد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نذیل
تصویر نذیل
کمینه، پست خوار ناکس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقل
تصویر نقل
باز گفت، بازگویی، گزک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نخل
تصویر نخل
خرمابن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نسل
تصویر نسل
دودمان
فرهنگ واژه فارسی سره