جدول جو
جدول جو

معنی نخواستنی - جستجوی لغت در جدول جو

نخواستنی
(نَ خوا / خا تَ)
نامطلوب. نامطبوع. که خواستنی نیست. مقابل خواستنی. رجوع به خواستنی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نوراستنی
تصویر نوراستنی
وضع غیر عادی اعصاب که سبب خستگی و فرسودگی و بی حالی و تحریک پذیری می شود، بیماری عصبی، ضعف اعصاب
فرهنگ فارسی عمید
(خوا / خا تَ)
که قابل خواستن نیست. که طلب کردن را نشاید. که نباید تقاضا و طلب کرد. که نباید خواست
لغت نامه دهخدا
(تَ)
که نتوان آن را کاست. که نتوان از آن کاست. مقابل کاستنی
لغت نامه دهخدا
(نَ خوا / خا دَ)
که لایق خواندن نیست. که مطالعه و قرائت را نشاید، که لایق خواندن و دعوت کردن نیست
لغت نامه دهخدا
(تَ)
نیاراستنی. که ازدر آراستن نیست. که آراستن را نشاید. که به آراستن احتیاجی ندارد. مقابل آراستنی
لغت نامه دهخدا
(کَم م)
نخواستن. نطلبیدن. طلب نکردن. تقاضا نکردن. درخواست نکردن
لغت نامه دهخدا
(دَ خوا / خا تَ)
قابل درخواست. درخورطلب. تقاضا و تمنا کردنی. طلب کردنی: بنده با خواجه و بونصر بنشیند و آنچه داند در این باب بگوید و مواضعه بنویسد و آنچه درخواستنی است، درخواهد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 395). اگر رای عالی بیند بنده مواضعتی بنویسد و آنچه درخواستنی است، درخواهد که این سفر نازکتر است. (تاریخ بیهقی ص 666)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا تَ)
درخور خواستن. درخور طلبیدن. قابل طلب کردن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اَ خوا / خا)
از لغات مجعول دساتیر که بمعنی غیر ارادی گرفته اند مرکب از ’ا’ علامت نفی + خواستی بمعنی ارادی (!). رجوع به برهان قاطع و آنندراج شود، نامه های دوستانه
لغت نامه دهخدا
فرانسوی پی سستی (ضعف اعصاب) ضعف مفرط قوای عصبی معمولا نور استینی در دنبال بی خوابیهای مداوم و طولانی و اختلال دستگاه گوارش ضعف قوای دماغی یا کارهای خسته کننده طولانی و بدون استراحت عارض میشود
فرهنگ لغت هوشیار
نوباوگی، نوجوانی، نوخیزی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
دوست داشتنی، محبوب، موردپسند، پسندیده، مرغوب، مطلوب، طلب کردنی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
غير مرغوبٍ فيه
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
Inconvenient
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
incommode
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
inconveniente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
inconveniente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
niewygodny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
неудобный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
незручний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
ongemakkelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
unbequem
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
scomodo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
असुविधाजनक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
غیر آرام دہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
ไม่สะดวก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
tidak nyaman
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
לא נעים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
不方便的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
isiyofaa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
불편한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
rahatsız edici
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
অস্বস্তিকর
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ناخواستنی
تصویر ناخواستنی
不便な
دیکشنری فارسی به ژاپنی