جدول جو
جدول جو

معنی نختیز - جستجوی لغت در جدول جو

نختیز
(نَ)
کمینگاه. (شعوری)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نخیز
تصویر نخیز
ناکس، خسیس و فرومایه، پست
کمینگاه، نخیزگاه
تخمدان
جایی که در آن نهال کاشته باشند که بعد جا به جا کنند
فرهنگ فارسی عمید
(نَ)
پیچیده. (جهانگیری) (برهان قاطع) (آنندراج) (انجمن آرا). درهم گشته. (برهان قاطع). نوردیده. (فرهنگ خطی) :
به جامه خواب راگلبیز بوده
به شب تا صبح را نخچیز بوده (؟).
میرنظمی (از شعوری)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
شمشیر بسیار تیز و کارد و چاقو. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
پیچش. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به نخچیزیدن و نخچیز و نخجیزیدن شود
لغت نامه دهخدا
(نَ)
شمشیر بسیار تیز و کارد و چاقو. (ناظم الاطباء) (استینگاس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نخچیز
تصویر نخچیز
نوردیده، پیچیده، در هم گشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نخجیز
تصویر نخجیز
پیچش پیچش پیچیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نخیز
تصویر نخیز
خسیس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نخیز
تصویر نخیز
((نَ))
فرومایه، نادان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نخیز
تصویر نخیز
کمین، زمینی که در آن نهال بکارند تا بعد جابه جا کنند
فرهنگ فارسی معین
بی خوابی
فرهنگ گویش مازندرانی