معنی نختی - جستجوی لغت در جدول جو
نختی
بی خوابی
ادامه...
بی خوابی
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر نخری
نخری
نخستین فرزند، فرزند ارشد
ادامه...
نخستین فرزند، فرزند ارشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویر سختی
سختی
رنج، زحمت، محکمی، دشواری، کنایه از فقر، تنگ دستی، وجود نمک های قلیایی خاکی در آب
سختی کشیدن: رنج بردن، زحمت کشیدن، تحمل فقر و تنگ دستی کردن
ادامه...
رنج، زحمت، محکمی، دشواری، کنایه از فقر، تنگ دستی، وجود نمک های قلیایی خاکی در آب
سختی کشیدن: رنج بردن، زحمت کشیدن، تحمل فقر و تنگ دستی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر بختی
بختی
شتر قوی هیکل، شتر دوکوهانه، نوعی شتر تنومند و سرخ رنگ بومی شرق ایران،
برای مثال پای مسکین پیاده چند رود / کز تحمل ستوه شد بختی
(سعدی - ۹۱)
ادامه...
شتر قوی هیکل، شتر دوکوهانه، نوعی شتر تنومند و سرخ رنگ بومی شرق ایران،
برای مِثال پای مسکین پیاده چند رَوَد / کز تحمل ستوه شد بختی
(سعدی - ۹۱)
فرهنگ فارسی عمید
نختیز
(نَ)
کمینگاه. (شعوری)
ادامه...
کمینگاه. (شعوری)
لغت نامه دهخدا
تصویر ناتی
ناتی
بر آینده، بلند
ادامه...
بر آینده، بلند
فرهنگ لغت هوشیار
نفتی
منسوب به نفت: مربوط به نفت: مواد نفتی، برنگ نفت سیاه تیره، آنچه با نفت روشن شود بخاری نفتی چراغ نفتی، نفت فروش، قسمی انگور اعلا که در قزوین بعمل آید
ادامه...
منسوب به نفت: مربوط به نفت: مواد نفتی، برنگ نفت سیاه تیره، آنچه با نفت روشن شود بخاری نفتی چراغ نفتی، نفت فروش، قسمی انگور اعلا که در قزوین بعمل آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر نستی
نستی
نیستی
ادامه...
نیستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر نخته
نخته
آهنی ازلگام که دردهان اسب و غیره افتدافساربدون دهنه
ادامه...
آهنی ازلگام که دردهان اسب و غیره افتدافساربدون دهنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر نخری
نخری
فرزند اول
ادامه...
فرزند اول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر نخعی
نخعی
منسوب بقبیله نخع
ادامه...
منسوب بقبیله نخع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر لختی
لختی
بعضی، جزئی، قطعه، اندکی
ادامه...
بعضی، جزئی، قطعه، اندکی
فرهنگ لغت هوشیار
سختی
محکمی استواری سفتی مقابل سستی نرمی، دشواری اشکال مقابل آسانی سهولت، درشتی صلابت، بخل خست، سنگدلی بیرحمی، زحمت شفقت، محنت رنج، فقر تهیدستی، آسیب بلا آفت. یا سختی دیوار دهر. حوادث روزگار، آفتاب
ادامه...
محکمی استواری سفتی مقابل سستی نرمی، دشواری اشکال مقابل آسانی سهولت، درشتی صلابت، بخل خست، سنگدلی بیرحمی، زحمت شفقت، محنت رنج، فقر تهیدستی، آسیب بلا آفت. یا سختی دیوار دهر. حوادث روزگار، آفتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تختی
منسوب به تخت (لوحی که کودکان بروی آن علم و عمل خط می آموزد)، مهر خاتم سنگی، صدر سینه
ادامه...
منسوب به تخت (لوحی که کودکان بروی آن علم و عمل خط می آموزد)، مهر خاتم سنگی، صدر سینه
فرهنگ لغت هوشیار
بختی
تازی پارسی است و بر گرفته از پختی برابر با افغانی نوعی شتر قوی و سرخ رنگ که در خراسان و کرمان یافت میشود شتر قوی هیکل دو کوهانه
ادامه...
تازی پارسی است و بر گرفته از پختی برابر با افغانی نوعی شتر قوی و سرخ رنگ که در خراسان و کرمان یافت میشود شتر قوی هیکل دو کوهانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر نخری
نخری
((نُ یا نَ))
نخستین فرزند
ادامه...
نخستین فرزند
فرهنگ فارسی معین
تصویر نخته
نخته
((نُ تَ یا تِ))
آهنی از لگام که در دهان اسب و غیره افتد
ادامه...
آهنی از لگام که در دهان اسب و غیره افتد
فرهنگ فارسی معین
تصویر لختی
لختی
((لُ))
برهنگی، عوری
لختی پختی: برهنه و بی سر و پا
ادامه...
برهنگی، عوری
لختی پُختی: برهنه و بی سر و پا
فرهنگ فارسی معین
تصویر سختی
سختی
((سَ))
پایداری، مشکل، دشواری، بخل، بی رحمی، زحمت، گرفتاری، رنج، تهیدستی.8- آسیب، بلا
ادامه...
پایداری، مشکل، دشواری، بخل، بی رحمی، زحمت، گرفتاری، رنج، تهیدستی.8- آسیب، بلا
فرهنگ فارسی معین
تصویر لختی
لختی
((لَ))
اندکی، کمی، بخشی، قسمتی
ادامه...
اندکی، کمی، بخشی، قسمتی
فرهنگ فارسی معین
تصویر بختی
بختی
((بُ))
شتر قوی هیکل دو کوهانه
ادامه...
شتر قوی هیکل دو کوهانه
فرهنگ فارسی معین
تصویر سختی
سختی
شدت، زحمت
ادامه...
شدت، زحمت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر سختی
سختی
Adversity, Crunchiness, Difficulty, Hardiness, Hardness, Rigidity, Rigidness, Toughness
ادامه...
Adversity, Crunchiness, Difficulty, Hardiness, Hardness, Rigidity, Rigidness, Toughness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر تختی
تختی
Flatness
ادامه...
Flatness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر تختی
تختی
تَختی
плоскость
ادامه...
плоскость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر سختی
سختی
سَختی
невзгоды , хрусткость , трудность , выносливость , жесткость , жесткость , твёрдость
ادامه...
невзгоды , хрусткость , трудность , выносливость , жесткость , жесткость , твёрдость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر تختی
تختی
تَختی
Flachheit
ادامه...
Flachheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر سختی
سختی
سَختی
Widrigkeit, Knusprigkeit, Schwierigkeit, Zähigkeit, Härte, (DE) Steifheit
ادامه...
Widrigkeit, Knusprigkeit, Schwierigkeit, Zähigkeit, Härte, (DE) Steifheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر تختی
تختی
تَختی
рівність
ادامه...
рівність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر سختی
سختی
سَختی
негаразди , хрускіт , складність , витривалість , твердість , жорсткість , міцність
ادامه...
негаразди , хрускіт , складність , витривалість , твердість , жорсткість , міцність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر تختی
تختی
تَختی
płaskość
ادامه...
płaskość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر سختی
سختی
سَختی
przeciwność, chrupkość, trudność, wytrzymałość, twardość, (PL) sztywność
ادامه...
przeciwność, chrupkość, trudność, wytrzymałość, twardość, (PL) sztywność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر تختی
تختی
تَختی
平坦
ادامه...
平坦
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر سختی
سختی
سَختی
逆境 , 脆度 , 困难 , 耐力 , 硬度 , 刚性 , 坚韧
ادامه...
逆境 , 脆度 , 困难 , 耐力 , 硬度 , 刚性 , 坚韧
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر تختی
تختی
تَختی
planitude
ادامه...
planitude
دیکشنری فارسی به پرتغالی