معنی سختی سختی رنج، زحمت، محکمی، دشواری، کنایه از فقر، تنگ دستی، وجود نمک های قلیایی خاکی در آبسختی کشیدن: رنج بردن، زحمت کشیدن، تحمل فقر و تنگ دستی کردن تصویر سختی فرهنگ فارسی عمید