جدول جو
جدول جو

معنی نحوص - جستجوی لغت در جدول جو

نحوص
(نَ)
خر مادۀ بی شیر و بی بچه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، شتر مادۀ نیک فربه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ناقۀ سخت فربه. (از اقرب الموارد) ، ناقه ای که از فربهی آبستن نشود. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج، نحص
لغت نامه دهخدا
نحوص
(عَ یَ)
نیک فربه گردیدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). سخت فربه شدن. (از اقرب الموارد). سخت فربه شدن ناقه، یا فربهی مانع آبستنی وی شدن. و آن را نحوص و نحیص گویند. (المنجد) ، ادا کردن از حق کسی. (آنندراج) (از منتهی الارب). رجوع به نحص شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نحول
تصویر نحول
لاغر شدن، لاغری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نصوص
تصویر نصوص
نص ها، کلام معتبر، جمع واژۀ نص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نحور
تصویر نحور
نحرها، کنایه از قربانی کردن ها، جمع واژۀ نحر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
مربوط به نحو مثلاً قواعد نحوی، کسی که علم نحو می داند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نحوس
تصویر نحوس
نحس ها، نامبارک ها، شوم ها، بد قدم ها، جمع واژۀ نحس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لحوص
تصویر لحوص
شیرینی جوی چون مگس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
صاحب علم نحو
فرهنگ لغت هوشیار
نحوه در فارسی روش چگونگی طریقه روش: نحوه کاراین دستگاه چنین است. نحوه تشکیل حزب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نحول
تصویر نحول
لاغری، خشکی، نزاری، ضعف
فرهنگ لغت هوشیار
جمع نحس، مرخشگان جمع نحس مقابل سعود: و ایام نحوس به اوقات سعودبدل گردد
فرهنگ لغت هوشیار
جمع نحر، پیشسینه ها جمع نحر: آن قصایدراقلایدنحور فضایل ومحامدخودساخته بودند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نصوص
تصویر نصوص
آیات قرآن که معنی آنها صریح و آشکار باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نحوه
تصویر نحوه
((نَ وِ))
طریقه، روش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نحول
تصویر نحول
((نُ))
لاغر شدن، نزار گردیدن، لاغری، نزاری، ضعف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
((نَ))
دانشمند علم نحو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نصوص
تصویر نصوص
((نُ))
جمع نص
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نحوه
تصویر نحوه
روش، شیوه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
Syntactic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
syntaxique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
구문론의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
sentaktik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
sintaksis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
সিনট্যাকটিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
सांस्कृतिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
sintattico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
syntaktisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
sintáctico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
syntactisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
синтаксичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
синтаксический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
syntaktyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
sintático
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نحوی
تصویر نحوی
sentaktiki
دیکشنری فارسی به سواحیلی