معنی نحول
نحول
((نُ))
لاغر شدن، نزار گردیدن، لاغری، نزاری، ضعف
تصویر نحول
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با نحول
نحول
نحول
لاغری، خشکی، نزاری، ضعف
فرهنگ لغت هوشیار
نحول
نحول
لاغر شدن، لاغری
فرهنگ فارسی عمید
تحول
تحول
دگردیسی، دگرگونی
فرهنگ واژه فارسی سره
احول
احول
چاره گرتر
فرهنگ لغت هوشیار
ذحول
ذحول
جمع ذحل، کینه ها
فرهنگ لغت هوشیار
نزول
نزول
افت، فروفرستادن، پایین آمدن
فرهنگ واژه فارسی سره
نحوه
نحوه
روش، شیوه
فرهنگ واژه فارسی سره
رحول
رحول
فرارو فراپرواز (کوچنده)، جهانگرد، شتر بارکش
فرهنگ لغت هوشیار
زحول
زحول
دور گشتن، یک سو شدن، واپس ماندن، درنگ کردن گردنه دور
فرهنگ لغت هوشیار