نجیٔ (نَ جِءْ) بدچشم سخت چشم زخم رساننده. (منتهی الارب) (از آنندراج) (اقرب الموارد). نجؤ. نجی ٔ. نجوء. (از آنندراج) : نجی ءالعین، خبیث العین. بدچشم. (از المنجد) ادامه... بدچشم سخت چشم زخم رساننده. (منتهی الارب) (از آنندراج) (اقرب الموارد). نجؤ. نجی ٔ. نجوء. (از آنندراج) : نجی ءالعین، خبیث العین. بدچشم. (از المنجد) لغت نامه دهخدا
نجیٔ (نَ) بدچشم سخت چشم زخم رساننده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). نجی ٔ. رجوع به نجی ٔ (ن ج ء) شود ادامه... بدچشم سخت چشم زخم رساننده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). نجِی ٔ. رجوع به نجی ٔ (ن َ ج ِءْ) شود لغت نامه دهخدا