جدول جو
جدول جو

معنی نت - جستجوی لغت در جدول جو

نت
تذکره، یادداشت
تصویری از نت
تصویر نت
فرهنگ لغت هوشیار
نت
((نُ))
یادداشت، الفبای مخصوص موسیقی، دو، ر، می، فا، سل، لا، سی، اسکناس
تصویری از نت
تصویر نت
فرهنگ فارسی معین
نت
نشانه های گرافیکی نمایندۀ صدا در نظام خطوط حامل که هفت نشانه با نام های دو، ر، می، فا، سل، لا و سی هستند، صدایی که هر یک از این نشانه ها نمایندۀ آن است، خلاصه ای از یک کتاب، جزوه یا سخنرانی، یادداشت
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نتیجه گیری
تصویر نتیجه گیری
برداشت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نتیجه کار
تصویر نتیجه کار
پیامد کار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نتیجه
تصویر نتیجه
بازده، هوده، پیامد، دستاورد، سرانجام، فرجام، برآیند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نتایج
تصویر نتایج
برآیندها، پی آیندها، فرجام ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نتن
تصویر نتن
بد بویی، بوی بد و ناخوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نترس
تصویر نترس
بی ترس، بی باک، پردل، دلیر، دلاور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نتیجه
تصویر نتیجه
آنچه از چیزی به دست آید، فرزند نوه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نتاج
تصویر نتاج
نسل و نژاد، آنچه از گله و رمه زاییده شود، بچه ای که از چهارپایان به وجود آید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نتراشیده
تصویر نتراشیده
ناتراشیده، درشت و ناهموار، تراشیده نشده، سخن زشت و ناهنجار، بی ادب، بی تربیت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نتیجه داشتن
تصویر نتیجه داشتن
فایده داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
بهره دادن، به برنهاده رسیدن فایده رساندن بهره دادن، به نتیجه منطقی منجرشدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نتیجه بردن
تصویر نتیجه بردن
بهره گرفتن، کام یافتن بهره گرفتن فایده بردن، بمقصودرسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نتیجه بخشیدن
تصویر نتیجه بخشیدن
نتیجه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
بار آور سود مند آنچه که مثمرثمری گرددظنچه که از آن فایده ای حاصل شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نتیجه ارزیابی
تصویر نتیجه ارزیابی
ارز یافت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نتیجه
تصویر نتیجه
ماحصل، ثمر، بار، اثر، حاصل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نتوق
تصویر نتوق
فربه گشتن پر گوشت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نتوب
تصویر نتوب
بر آمدن پستان، بلند گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نتوانستن
تصویر نتوانستن
عدم قدرت و توانائی
فرهنگ لغت هوشیار
ناتوانی عدم قدرت مقابل توانستگی: خرق نتوانستگی مردعمل وحیله کاررا
فرهنگ لغت هوشیار
ناتوان بی زورمقابل توانا، نتوان کرد: برآراست سالارمصری سپاه سپاهی که نتوان بسویش نگاه. (هاتفی ظنند. لغ) توضیح استعمال اخیرفصیح نیست فعل معین درینجالازم است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نتن
تصویر نتن
گندیده و بد بو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نتق
تصویر نتق
جنباندن، افشاندن، آب کشیدن، پر فرزندی، پوست باز کردن، سخن گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
نتفه در فارسی دستچین، دهش، کمی اندکی آنچه ازگیاه وجزآن باانگشت برچینند، جمع نتف، بخشش عطا، چیزی مختصری اندکی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع نتفه، دستچین ها دهش ها جمع نتفه: صوادرنتف ازکرایم خدر خاطر... درگذرد
فرهنگ لغت هوشیار
ذرات ریزی که فاقد بار الکتریکی هستند و با پروتون در ساختمان هسته اتم ها شرکت دارند. فقط هسته اتم هیدرژن فاقد نوترون است نترون نترن
فرهنگ لغت هوشیار
ذرات ریزی که فاقد بار الکتریکی هستند و با پروتون در ساختمان هسته اتم ها شرکت دارند. فقط هسته اتم هیدرژن فاقد نوترون است نترون نترن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نترس
تصویر نترس
گستاخ، دلیر، متهور، جسور، بی پروا
فرهنگ لغت هوشیار
نادرست نویسی نتربوغ واژه پارسی است ولنگار چرکین ژولیده ملانتربوق. شخص بدسرووضع وژولیده ونکبت زده وپاره وپوره. توضیح ظاهرادراین نام نیز ملای یهودان وبنی اسرائیل موردنظراست
فرهنگ لغت هوشیار
ناتراشیده. یانتراشیده نخراشیده شخص زمخت ودرشت وخشن وبدسرووضع وجاهل باداب ورسوم معاشرت ناتراشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نتائج
تصویر نتائج
جمع نتیجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نتایج
تصویر نتایج
سرانجام ها، ماحصل ها، عواقب
فرهنگ لغت هوشیار