جدول جو
جدول جو

معنی نبوی - جستجوی لغت در جدول جو

نبوی
مربوط به نبی مثلاً حدیث نبوی
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
فرهنگ فارسی عمید
نبوی
(نَ بَ وی ی / وی)
منسوب به نبی و پیغمبر. (ناظم الاطباء) :
بزرگوارا نام آورا خداوندا
حدیث خواهم کردن به تو یکی نبوی.
منوچهری.
ایا ستوده به تو خانوادۀ نبوی
جهان گرفته به رای صواب و عزم قوی.
سوزنی.
گیسوی تو شهپر همای نبوی دان.
سوزنی.
وآن دگر فصل خطبۀ نبوی
کاین کهن سکه زو گرفت نوی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
نبوی
منسوب به نبی و پیغمبر (ص)
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
فرهنگ لغت هوشیار
نبوی
((نَ بَ))
منسوب به نبی و پیغمبر
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
فرهنگ فارسی معین
نبوی
نبويٌّ
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به عربی
نبوی
Prophetic
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نبوی
prophétique
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نبوی
profetico
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
نبوی
profético
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
نبوی
proroczy
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به لهستانی
نبوی
пророческий
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به روسی
نبوی
пророчий
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
نبوی
profetisch
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به هلندی
نبوی
prophetisch
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به آلمانی
نبوی
profético
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
نبوی
نبوی
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به اردو
نبوی
نبوی، پیامبر
دیکشنری اردو به فارسی
نبوی
भविष्यवाणी
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به هندی
نبوی
ทำนาย
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به تایلندی
نبوی
נבואי
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به عبری
نبوی
予言の
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
نبوی
预言的
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به چینی
نبوی
unabii
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
نبوی
peygamberi
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
نبوی
kenabian
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
نبوی
ভবিষ্যদ্বাণী
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به بنگالی
نبوی
예언적인
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نبوت
تصویر نبوت
(پسرانه)
رسالت، پیامبری، مبعوث بودن کسی از سوی خداوند به راهنمایی مردم، یکی از سه اصل اعتقادی مسلمانان
فرهنگ نامهای ایرانی
(شَمْ)
شب بوی. (ناظم الاطباء). رجوع به شب بوی شود
لغت نامه دهخدا
(اَمْ بویْ)
به معنی بوی کردن باشد. (برهان قاطع). بو کردن. (انجمن آرا). انبوییدن. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
(نَ بَ وی یَ)
منسوب به نبی. نبوی
لغت نامه دهخدا
در ترکیب بجای (انبوینده) آید: دست انبوی زرد انبوی گل انبوی، بوی دهنده (خوب یا بد)، چیزی که بدبو باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نبویه
تصویر نبویه
مونث نبوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انبوی
تصویر انبوی
بوی دهنده (خوب یا بد)، چیزی که بدبو باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نبود
تصویر نبود
عدم حضور، فقدان، غیاب، عدم
فرهنگ واژه فارسی سره