جدول جو
جدول جو

معنی ناپذرفتنی - جستجوی لغت در جدول جو

ناپذرفتنی
(پَ رُ تَ)
نپذیرفتنی. نامقبول. غیرقابل قبول. نشنودنی. که قابل اطاعت کردن نیست
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ رُ تَ)
قبول نکردنی. غیرقابل قبول. باورنکردنی
لغت نامه دهخدا
(فَ دَ /دِ)
ناپذیرفته. رجوع به ناپذیرفته شود
لغت نامه دهخدا
(گِ رِ تَ)
که گرفتنی نیست. مقابل گرفتنی. رجوع به گرفتنی شود
لغت نامه دهخدا
(پِ رُ تَ)
پذیرفتنی. قبول کردنی، که در خور پذیرفتن بود. و رجوع به پذیرفتنی شود:
همانگه بگفت آنچه بد گفتنی
همه درپذیرفت پذرفتنی.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(رَ تَ)
که رفتنی نیست. که نخواهد رفت. که نتواند رفت. ماندنی، نکردنی. که نباید کرد. که نشاید انجام داد: بلکه از متسوقان و مضربان و عاقبت نانگران و جوانان کار نادیدگان نیز کارها رفته است نارفتنی. (تاریخ بیهقی ص 333)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناپذیرفتنی
تصویر ناپذیرفتنی
غیرقابل قبول، باور نکردنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پذرفتنی
تصویر پذرفتنی
قبول کردنی، پذیرفتنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نارفتنی
تصویر نارفتنی
آنکه رفتنی نیست آن کس که نرود ماندنی، آنچه که نباید کرد نکردنی: (بلکه از متسوقان و مضربان و عاقبت نانگران و جوانان کار نادیدگان نیز کارها رفته است نارفتنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نپذیرفتنی
تصویر نپذیرفتنی
غیرقابل قبول
فرهنگ واژه فارسی سره