جدول جو
جدول جو

معنی ناهمایون - جستجوی لغت در جدول جو

ناهمایون
(هَُ)
شوم. نامبارک. در بیت زیر مجازاً زشت. ناپسند:
سخن کز دهن ناهمایون جهد
چو ماری است کز خانه بیرون جهد.
بوشکور
لغت نامه دهخدا
ناهمایون
نامبارک شوم مقابل همایون
تصویری از ناهمایون
تصویر ناهمایون
فرهنگ لغت هوشیار
ناهمایون
بدیمن، شوم، ناخجسته، نامبارک، نامیمون، نحس
متضاد: همایون
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از همایون
تصویر همایون
(پسرانه)
خجسته، مبارک، فرخنده، میمون، مقامی در موسیقی (نگارش کردی: هومایون)، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی مشهور به زرین کلاه در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از همایون
تصویر همایون
فرخنده، مبارک، خجسته، فرخ، در موسیقی از دستگاه های هفت گانۀ موسیقی ایرانی، از شعبه های بیست و چهارگانۀ موسیقی ایرانی
فرهنگ فارسی عمید
(هَُ کُ)
دهی است از بخش مرکزی شهرستان زنجان که 531 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چشمه و محصول عمده اش غله و سیب زمینی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از همایون
تصویر همایون
خجسته، فرخنده، فرخ، میمون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناماذون
تصویر ناماذون
بی پروانه بی دستوری بی اجازه غیرمجازمقابل ماذون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامامون
تصویر نامامون
سیجناک بی زنهار نا ایمن غیرمحفوظ مقابل مامون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همایون
تصویر همایون
((هُ))
خجسته، مبارک، نام یکی از آهنگ های موسیقی ایرانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از همایون
تصویر همایون
مبارک، میمون
فرهنگ واژه فارسی سره
غیرماذون، غیرمجاز، منع
متضاد: ماذون
فرهنگ واژه مترادف متضاد
متفاوت، ناجور، ناساز، نامتجانس، نامناسب، ناهمسان
متضاد: همانند، همگون
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
غير متجانسةٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
Disjointed, Dissimilar, Patchy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
déconnecté, dissemblable, irrégulier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
desconexo, dissimilar, irregular
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
לא אחיד , שונה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
بے ربط , نا ہم آہنگ , بے ترتیب
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
ขาดความเชื่อมโยง , แตกต่าง , ไม่สม่ำเสมอ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
terputus, tidak serupa, tidak teratur
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
不连贯的 , 不相似的 , 不规则的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
途切れた , 異なる , 不規則な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
desarticulado, disímil, irregular
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
kilichokatika, tofauti, isiyo sawa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
일관성 없는 , 다른 , 불규칙한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
অসংলগ্ন , অসমান , অগোছালো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
विछिन्न , भिन्न , असमान
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
sconnesso, dissimile, irregolare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
zusammenhangslos, unähnlich, lückenhaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
onsamenhangend, ongelijksoortig, onregelmatig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
уривчастий , несхожий , нерівний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
разрозненный , неодинаковый , пятнистый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
niespójny, odmienny, nierówny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناهمگون
تصویر ناهمگون
bağlantısız, benzer olmayan, düzensiz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی