تعالج. مروسیدن. معالجت. مساجات. مساجاه. (یادداشت مؤلف). - با کسی یا چیزی واکوشیدن، ممارست. مزاوله. معالجه. (یادداشت مؤلف) : منازعه و نزاع، با کسی در چیزی واکوشیدن. احتکاک، با کسی واکوشیدن. (زوزنی)
تعالج. مروسیدن. معالجت. مساجات. مساجاه. (یادداشت مؤلف). - با کسی یا چیزی واکوشیدن، ممارست. مزاوله. معالجه. (یادداشت مؤلف) : منازعه و نزاع، با کسی در چیزی واکوشیدن. احتکاک، با کسی واکوشیدن. (زوزنی)
ننیوشیدن. مخفف ننیوشیدن است. (یادداشت مؤلف). رجوع به نیوشیدن شود: تو چه دانی تا ننوشی قالشان زآنکه پنهان است بر تو حالشان. مولوی. ، مقابل نوشیدن. نیاشامیدن
ننیوشیدن. مخفف ننیوشیدن است. (یادداشت مؤلف). رجوع به نیوشیدن شود: تو چه دانی تا ننوشی قالشان زآنکه پنهان است بر تو حالشان. مولوی. ، مقابل نوشیدن. نیاشامیدن