نامپرور (دِ گُ سَ /سِ) نامدار. نامبردار: چو رامین را بدید آن نام پرور نبودش دیده را دیدار باور. (ویس و رامین) ادامه... نامدار. نامبردار: چو رامین را بدید آن نام پرور نبودش دیده را دیدار باور. (ویس و رامین) لغت نامه دهخدا