معنی نامنسوخ - جستجوی لغت در جدول جو
نامنسوخ
(مَ)
متداول. رایج. معمول. غیرمنسوخ
ادامه...
متداول. رایج. معمول. غیرمنسوخ
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نامرسوم
(مَ)
ناباب. نامتداول. غیرمعمول
ادامه...
ناباب. نامتداول. غیرمعمول
لغت نامه دهخدا
نامیسور
(مَ)
نامیسر. غیرممکن
ادامه...
نامیسر. غیرممکن
لغت نامه دهخدا
نامحسوب
(مَ)
حساب ناشده. به حساب نیامده. به حساب منظور ناشده. مقابل محسوب. رجوع به محسوب شود
ادامه...
حساب ناشده. به حساب نیامده. به حساب منظور ناشده. مقابل محسوب. رجوع به محسوب شود
لغت نامه دهخدا
نامحسود
(مَ)
که محسود نیست. که مورد حسد دیگران نیست. مقابل محسود. رجوع به محسود شود
ادامه...
که محسود نیست. که مورد حسد دیگران نیست. مقابل محسود. رجوع به محسود شود
لغت نامه دهخدا
نامحسوس
(مَ)
احساس نشده. حس ناشده، غیرقابل حس. تشخیص ناپذیر
ادامه...
احساس نشده. حس ناشده، غیرقابل حس. تشخیص ناپذیر
لغت نامه دهخدا
نامرسول
(مَ)
فرستاده ناشده. ارسال ناشده. مقابل مرسول. رجوع به مرسول شود
ادامه...
فرستاده ناشده. ارسال ناشده. مقابل مرسول. رجوع به مرسول شود
لغت نامه دهخدا
نامنقول
(مَ)
غیرقابل نقل. غیرقابل انتقال
ادامه...
غیرقابل نقل. غیرقابل انتقال
لغت نامه دهخدا
تصویر نامنقول
نامنقول
پایدار ناترابر غیرقابل حمل ونقل مقابل منقول
ادامه...
پایدار ناترابر غیرقابل حمل ونقل مقابل منقول
فرهنگ لغت هوشیار
نامنظور
نانمیده، ناسپاس منظور نشده رعایت نگشته مقابل منظور، ناسپاس بی منظور
ادامه...
نانمیده، ناسپاس منظور نشده رعایت نگشته مقابل منظور، ناسپاس بی منظور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر نامرسوم
نامرسوم
نانهاده نارستک (رستک نهاده رسم) نامتداول غیرمعمول مقابل مرسوم
ادامه...
نانهاده نارستک (رستک نهاده رسم) نامتداول غیرمعمول مقابل مرسوم
فرهنگ لغت هوشیار
نامحسوس
ناسهیدنی پرماس ناپذیر، در نیافتنی آنچه که حس نشده، غیرقابل حس غیر قابل تشخیص
ادامه...
ناسهیدنی پرماس ناپذیر، در نیافتنی آنچه که حس نشده، غیرقابل حس غیر قابل تشخیص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر نامیسور
نامیسور
غیر ممکن، نامقدور
ادامه...
غیر ممکن، نامقدور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر نامحسوس
نامحسوس
((مَ))
غیرقابل تشخیص، غیرقابل حس
ادامه...
غیرقابل تشخیص، غیرقابل حس
فرهنگ فارسی معین
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
غير محسوسٍ
ادامه...
غَيْرَ مَحْسُوسٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
imperceptible
ادامه...
imperceptible
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
inapreciable
ادامه...
inapreciable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
בלתי נראה
ادامه...
בלתי נראה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
imperceptível
ادامه...
imperceptível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
ناقابل ملاحظہ
ادامه...
ناقابلِ ملاحظہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
มองไม่เห็น
ادامه...
มองไม่เห็น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
tak terlihat
ادامه...
tak terlihat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
不可察觉的
ادامه...
不可察觉的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
気づかれない
ادامه...
気づかれない
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
niezauważalny
ادامه...
niezauważalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
isiyoweza kugundulika
ادامه...
isiyoweza kugundulika
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
눈에 띄지 않는
ادامه...
눈에 띄지 않는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
farkedilemez
ادامه...
farkedilemez
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
अदृश्य
ادامه...
अदृश्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
impercettibile
ادامه...
impercettibile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
unmerklich
ادامه...
unmerklich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
onzichtbaar
ادامه...
onzichtbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
непомітний
ادامه...
непомітний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
незаметный
ادامه...
незаметный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر نامحسوس
نامحسوس
نامَحسوس
অদৃশ্য
ادامه...
অদৃশ্য
دیکشنری فارسی به بنگالی