درشت. (آنندراج) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء). ناهموار. ناموافق. (ناظم الاطباء). که ملایم و موافق و سازگار نیست. که سازگاری و توافق ندارد. - ناملایم طبع، ناسازگار. که سازگار و موافق طبع نیست. که تحمل آن دشخوار است. ، دشوار، زمخت. خشن، مزاحم. بازحمت. (ناظم الاطباء) ، امر خراب وبد. (آنندراج) (غیاث اللغات) ، نامناسب. بی جا، بی رحم. (ناظم الاطباء)
درشت. (آنندراج) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء). ناهموار. ناموافق. (ناظم الاطباء). که ملایم و موافق و سازگار نیست. که سازگاری و توافق ندارد. - ناملایم طبع، ناسازگار. که سازگار و موافق طبع نیست. که تحمل آن دشخوار است. ، دشوار، زمخت. خشن، مزاحم. بازحمت. (ناظم الاطباء) ، امر خراب وبد. (آنندراج) (غیاث اللغات) ، نامناسب. بی جا، بی رحم. (ناظم الاطباء)