جدول جو
جدول جو

معنی نافرزانگی - جستجوی لغت در جدول جو

نافرزانگی
بی عقلی بی خردی مقابل فرزانگی، بی هوشی مستی: چو ساقی در شراب آمد به نوشانوش در مجلس به نافرزانگی گفتند کاول مرد فرزانه. (سعدی لغ) مقابل فرزانگی
فرهنگ لغت هوشیار
نافرزانگی
بی خردی، بی عقلی
تصویری از نافرزانگی
تصویر نافرزانگی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نافرمانی
تصویر نافرمانی
تمرد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نافرزانه
تصویر نافرزانه
نابخرد، بی عقل، جاهل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نافرمانی
تصویر نافرمانی
سرکشی، عصیان، گناه کردن، معصیت
فرهنگ فارسی عمید
سرکشی عصیان طغیان مخالفت: از حد و غایت نافرمانی درمگذر که پدیدارست اندازه نافرمانی. (منوچهری لغ)، معصیت گناه: گرچه نافرمانی از حد رفت و تقصیر از حساب هر چه هستم همچنان هستم بعفو امیدوار. (سعدی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نافرزانه
تصویر نافرزانه
بی عقل نابخرد، بی هوش مست مقابل فرزانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نافرمانی
تصویر نافرمانی
((فَ))
سرکشی، طغیان، معصیت، گناه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نافرمانی
تصویر نافرمانی
Disobedience, Insubordination
دیکشنری فارسی به انگلیسی
desobediência, insubordinação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
desobediencia, insubordinación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
nieposłuszeństwo, niesubordynacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
непослушание , неповиновение
دیکشنری فارسی به روسی
ongehoorzaamheid, insubordinatie
دیکشنری فارسی به هلندی
désobéissance, insubordination
دیکشنری فارسی به فرانسوی
disobbedienza, insubordinazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
অবাধ্যতা , অবাধ্যতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
סרבנות , הַתְנַגְדוּת
دیکشنری فارسی به عبری
ketidaktaatan, ketidakpatuhan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
การไม่เชื่อฟัง , การขัดคำสั่ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فرزانگی
تصویر فرزانگی
حکمت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرزانگی
تصویر فرزانگی
خردمندی، عاقلی، بخردی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نافرزان
تصویر نافرزان
جاهل، آنکه حکیم نیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرزانگی
تصویر فرزانگی
((فَ رْ نِ))
دانایی، حکمت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرزانگی
تصویر فرزانگی
دانایی، خردمندی
فرهنگ فارسی عمید