جدول جو
جدول جو

معنی ناصح - جستجوی لغت در جدول جو

ناصح
پند دهنده، نصیحت کننده
تصویری از ناصح
تصویر ناصح
فرهنگ فارسی عمید
ناصح
نصیحت کننده، اندرزگو، واعظ
تصویری از ناصح
تصویر ناصح
فرهنگ لغت هوشیار
ناصح
((ص))
پنددهنده، نصیحت کننده
تصویری از ناصح
تصویر ناصح
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناصحی
تصویر ناصحی
درزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناصح
تصویر تناصح
یکدیگر را نصیحت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مناصح
تصویر مناصح
نصیحت کننده، پنددهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مناصح
تصویر مناصح
پند گوی، پندنده، نصیحت کننده، پند دهنده: (... و استرضا جوانب از موالف و مجانب و اقارب و اباعد... و مناطق و مناصح... باتمام رسانید) (مرزبان نامه. . 1317 ص 180)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناصح
تصویر تناصح
((تَ صُ))
یکدیگر را اندرز دادن، به هم پند گفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مناصح
تصویر مناصح
((مُ ص))
نصیحت کننده، پند دهنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناصر
تصویر ناصر
(پسرانه)
نصرت دهنده، یاری کننده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ناصب
تصویر ناصب
نصب کننده، برپا کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناصر
تصویر ناصر
یاری کننده، یار و یاور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناکح
تصویر ناکح
آنکه خطبۀ عقد ازدواج را می خواند، عاقد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناجح
تصویر ناجح
رستگار، پیروز، پیروزمند، کار سهل و آسان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناجح
تصویر ناجح
پیروزمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناکح
تصویر ناکح
کابین کننده زناشویی کننده نکاح کننده ازدواج کننده، جمع ناکحین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناضح
تصویر ناضح
شتر آبکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناصف
تصویر ناصف
پیشیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناصر
تصویر ناصر
رهاننده، یاری دهنده، مددکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناصب
تصویر ناصب
نصب کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نائح
تصویر نائح
نوحه کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نایح
تصویر نایح
زن نوحه کننده وزاری کننده برشوی، جمع نوح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نصاح
تصویر نصاح
دوزنده رشته نخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نواصح
تصویر نواصح
جمع ناصحه، دوزندگان، پاکدلان، باران پیاپی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناجح
تصویر ناجح
((جِ))
رستگار شونده، پیروز، پیروزمند، کار سهل، آسان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناکح
تصویر ناکح
((کِ))
مرد زن دار، زن شوهردار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناصر
تصویر ناصر
((ص))
یاری گر، یاری کننده، جمع نصار. انصار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناصب
تصویر ناصب
((ص))
برپا کننده، نصیب کننده، دشمن دارنده، آن که علی بن ابی طالب (ع) و خاندان او را دشمن دارد، عاملی که معمول خود را نصب دهد، جمع نواصب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نایح
تصویر نایح
((یِ))
زن نوحه کننده و زاری کننده بر شوی، جمع نوح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناجح
تصویر ناجح
Inhospitable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
негостеприимный
دیکشنری فارسی به روسی
неприємний для життя
دیکشنری فارسی به اوکراینی