جدول جو
جدول جو

معنی ناشکیب - جستجوی لغت در جدول جو

ناشکیب
بی شکیب، بی صبر، بی حوصله
تصویری از ناشکیب
تصویر ناشکیب
فرهنگ فارسی عمید
ناشکیب
بی قرار و بی حوصله
تصویری از ناشکیب
تصویر ناشکیب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناشکیبا
تصویر ناشکیبا
بی صبر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناشکیبا
تصویر ناشکیبا
بی صبر، کم حوصله، کسی که صبر و بردباری ندارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشکیبی
تصویر ناشکیبی
ناشکیبایی مقابل شکیب
فرهنگ لغت هوشیار
بی صبربی حوصله: در صحبت آن نگار زیبا می بودو لیک ناشکیبا. (نظامی لغ)، عاشق دلباخته شیدابیقرار، بعجله شتاب: شکیبایی و تنگ مانده بدام به از ناشکیبا رسیدن بکام. (ابوشکورلغ) مقابل شکیبا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشکیبا
تصویر ناشکیبا
((شَ))
بی صبر، بی حوصله، عاشق، دلباخته، به عجله، شتاب، مقابل شکیبا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناشکیبایی
تصویر ناشکیبایی
بی صبری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناشکیبایی
تصویر ناشکیبایی
بی صبری، بی قراری، بی آرامی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشکیبایی
تصویر ناشکیبایی
بی صبری بی قراری بی آرامی مقابل شکیبایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشکری
تصویر ناشکری
ناسپاسی
فرهنگ واژه فارسی سره
پارسی است از زبانزدهای کشتی نوعی از بند کشتی گیران باشد و آن پای خود را بر پای حریف پیچیده بر زمین افکندن است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرشکیب
تصویر پرشکیب
پر صبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشکری
تصویر ناشکری
ناسپاسی، ناشکری، حق ناشناسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشتاب
تصویر ناشتاب
بی شتاب، آنکه شتاب نکند، شکیبا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرشکیب
تصویر پرشکیب
دارای صبر و شکیب بسیار، پرصبر، صبور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نانجیب
تصویر نانجیب
بداصل، بدگوهر، بدنژاد، فرومایه، رذل، بی عفت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مناکیب
تصویر مناکیب
جمع منکوب، سختی رسیدگان: ویرانی یافتگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشتاب
تصویر ناشتاب
آهسته، شکیبا، صابر، صبور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشبیه
تصویر ناشبیه
دشماناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نانجیب
تصویر نانجیب
بداصل، بدگوهر، بی عفت، بدکاره
فرهنگ لغت هوشیار
بی تانی فورا: ناگهانی خود عسس او را گرفت مشت و چوبش زد ز صفرا ناشکفت. (مثنوی لغ) توضیح در لغت. بمعنی بی محابا و بی ملاحظه آمده. شکفته نشده باز نشده
فرهنگ لغت هوشیار
ناسپاسی ناپسندی مکن بربخت چندین ناپسندی که آرد ناپسندی مستمندی (گرگانی ویس و رامین) ناسپاسی حق نشناسی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ناشر، پراگنشگران پراکنندگان جمع ناشر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نانجیب
تصویر نانجیب
((نَ))
بدگوهر، بدنژاد، رذل، فرومایه، بی عفت، ناپاک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناشتاب
تصویر ناشتاب
ناشتا، شخص گرسنه که از بامداد چیزی نخورده باشد، گرسنه، غذانخورده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشکری
تصویر ناشکری
Ungratefully
دیکشنری فارسی به انگلیسی
негентльменский
دیکشنری فارسی به روسی
неблагодарно
دیکشنری فارسی به روسی