بی صبربی حوصله: در صحبت آن نگار زیبا می بودو لیک ناشکیبا. (نظامی لغ)، عاشق دلباخته شیدابیقرار، بعجله شتاب: شکیبایی و تنگ مانده بدام به از ناشکیبا رسیدن بکام. (ابوشکورلغ) مقابل شکیبا بی صبربی حوصله: در صحبت آن نگار زیبا می بودو لیک ناشکیبا. (نظامی لغ)، عاشق دلباخته شیدابیقرار، بعجله شتاب: شکیبایی و تنگ مانده بدام به از ناشکیبا رسیدن بکام. (ابوشکورلغ) مقابل شکیبا