جدول جو
جدول جو

معنی ناشنوده - جستجوی لغت در جدول جو

ناشنوده
(لِ دَ / دِ)
نشنوده. مقابل شنوده:
بد و نیک تو هردو می شنوم
نیک و بد ناشنوده کی ماند.
ادیب صابر.
رجوع به شنوده شود
لغت نامه دهخدا
ناشنوده
آنچه که شنیده نشده مقابل شنوده
تصویری از ناشنوده
تصویر ناشنوده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نشاننده
تصویر نشاننده
کسی که دیگری را در جایی بنشاند، گمارنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناستوده
تصویر ناستوده
ناپسندیده، نکوهیده، پست، فرومایه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشنود
تصویر ناشنود
ناشنیده، شنیده نشده
فرهنگ فارسی عمید
(دَ / دِ)
شنیده نشده. (ناظم الاطباء). ناشنوده. ناشنیده، چیزی که لایق و سزاوار شنیده شدن نباشد. (ناظم الاطباء) ، سخن بیهوده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ / اُ دَ / دِ)
شنوده. به معنی شنونده:
بر گفت فرید ماجرایی
اشنودۀ ماجرای من کیست ؟
عطار (دیوان ص 80)
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
نغنوده. نیارامیده. نخفته. ناخفته:
از شورش آه من همه شب
بادام تو دوش ناغنوده.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
نشخوده. ناشخود. ناخراشیده. آسیب خراش نادیده. مقابل شخوده. رجوع به شخوده و ناشخود شود
لغت نامه دهخدا
(کَ)
نشنودن. مقابل شنودن. رجوع به شنودن شود
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
شنیده ناشده. (ناظم الاطباء). نشنیده. نشنفته:
خبر زآنچه بگذشت یا بود خواست
ز کس ناشنیده همه گفت راست.
اسدی.
قصۀ ناشنیده او داند
نامۀ نانبشته او خواند.
نظامی.
نادیده بداند و ناشنیده برخواند. (سندبادنامه ص 241).
از بس شنیده ام سخن ناشنیدنی
گویی شنیده ام سخن ناشنیده را.
صائب.
فسانه ام به تو معلوم کی شود که ترا
هنوز حرفی از آن ناشنیده خواب گرفت.
آهی جغتائی
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناشخوده
تصویر ناشخوده
ناخراشیده بی خراش، بی ضرر بی آسیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
آنچه که شنیده نشده مقابل شنیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
لم يسمع به
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
Inaudible
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
inaudible
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
unhörbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
inaudível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
inaudible
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
niesłyszalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
неслышимый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
нечутний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
نہ سنا جا سکنے والا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
ได้ยินไม่ชัด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
tidak terdengar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
לא נשמעת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
聞こえない
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
听不见的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
isiyosikika
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
onhoorbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
duyulmaz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
শোনা যায় না
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
अव्यक्त
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
inaudibile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ناشنیده
تصویر ناشنیده
들을 수 없는
دیکشنری فارسی به کره ای