هر چیزی که پس از مدتی چیز نخوردن و روزه گرفتن خورند، (ناظم الاطباء)، صبحانه، ناهارشکن، ناشتاشکن، زیرقلیانی، سلفه، طعام مختصری که صبح با چای یا قهوۀ رقیق خورند، روزه داری، گرسنگی، ناهاری، (ناظم الاطباء)، ناشتا بودن، رجوع به ناشتا شود
هر چیزی که پس از مدتی چیز نخوردن و روزه گرفتن خورند، (ناظم الاطباء)، صبحانه، ناهارشکن، ناشتاشکن، زیرقلیانی، سلفه، طعام مختصری که صبح با چای یا قهوۀ رقیق خورند، روزه داری، گرسنگی، ناهاری، (ناظم الاطباء)، ناشتا بودن، رجوع به ناشتا شود
به معنی ناشتا و ناهار است که از صبح باز چیزی نخوردن باشد. (برهان قاطع) : هرگه که عالمی را بینم به هر مراد جود تو سیر کرده و من ناشتاب تو. مسعودسعد. یا بپرسم که چه خوردی ناشتاب تو بگوئی نه شراب و نه کباب. مولوی. ، روزه داری. پرهیزگاری. (ناظم الاطباء)
به معنی ناشتا و ناهار است که از صبح باز چیزی نخوردن باشد. (برهان قاطع) : هرگه که عالمی را بینم به هر مراد جود تو سیر کرده و من ناشتاب تو. مسعودسعد. یا بپرسم که چه خوردی ناشتاب تو بگوئی نه شراب و نه کباب. مولوی. ، روزه داری. پرهیزگاری. (ناظم الاطباء)
نتابیدن: (و اگر نفس قوی بود - یافرصت آرامش تخیل یابد فارغ بماندازجنبش و آراسته شود مرتابش گوهرهای روحانی را اندروی که سبب ناتابشی ایشان اندروی - از ناپذیرایی نفس بود که مشغول بود بزیر)
نتابیدن: (و اگر نفس قوی بود - یافرصت آرامش تخیل یابد فارغ بماندازجنبش و آراسته شود مرتابش گوهرهای روحانی را اندروی که سبب ناتابشی ایشان اندروی - از ناپذیرایی نفس بود که مشغول بود بزیر)
نوعی گلابی: (دراین چهارباغها میوه های الوان فراوان از ناشپاتی و بادام و فندق و گیلاس و عناب)، میوه ایست مشابه امرود در زردی (آنند) (بامراجعه به ماخذی که داشتیم هویت این میوه شناخته نشد)
نوعی گلابی: (دراین چهارباغها میوه های الوان فراوان از ناشپاتی و بادام و فندق و گیلاس و عناب)، میوه ایست مشابه امرود در زردی (آنند) (بامراجعه به ماخذی که داشتیم هویت این میوه شناخته نشد)