که ازدر فروش نیست. که نشایدش فروخت. که نتوانش فروخت. مقابل فروختنی، که ازدر افروختن نیست. ناافروختنی. مقابل افروختنی. رجوع به افروختنی شود
که ازدر فروش نیست. که نشایدش فروخت. که نتوانش فروخت. مقابل فروختنی، که ازدر افروختن نیست. ناافروختنی. مقابل افروختنی. رجوع به افروختنی شود