جدول جو
جدول جو

معنی ناسب - جستجوی لغت در جدول جو

ناسب
(سِ)
لقب رجالی هشام بن محمد است. (ریحانه الادب ج 4 ص 141)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تناسب
تصویر تناسب
با هم نسبت داشتن، با یکدیگر نسبت یافتن، میان دو شخص یا دو چیز نسبت و رابطه وجود داشتن مانند هم شدن، در ادبیات در فن بدیع آوردن کلماتی در نظم یا نثر که با هم متناسب باشند، مثل ماه وخورشید، چشم و ابرو، دست و پا، گل و بلبل، مراعات النظیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
هم شکل، نزدیک به هم
درخور، شایسته، سزاوار، لایق، خورند، ارزانی، مستحقّ، فراخور، بابت، شایان، خورا، فرزام، صالح، اندرخور، سازوار، محقوق، باب، شایگان
فرهنگ فارسی عمید
تخلص داوید روس لوک ناقد و هزل نویس آمریکائی است، وی به سال 1833 میلادی در بینگهامتون به دنیا آمد و در سال 1888 میلادی دنیا را بدرود گفت
لغت نامه دهخدا
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
با هم نسبت داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
جور، در خور فرا خور، شایسته موافق درخور، مشابه همانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
((تَ سُ))
نسبت و رابطه داشتن میان دو کسی یا دو چیز، مراعات النظیر، نام صنعتی است در شعر، و آن آوردن کلماتی است که با هم نسبت داشته باشند، مانند، اسب و زین، ماه و خورشید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
((مُ س))
هم شکل، موافق و سازگار، سزاوار، شایسته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
برازندگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
درخور، پسندیده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
Appropriate, Fit, Befitting, Convenient, Decent, Fitting, Opportune, Seemly, Suitable, Wellsuited
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
Commensuration, Congruity, Proportion
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
commensuration, congruité, proportion
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
approprié, pratique, décent, en forme, opportun, convenable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
corrispondenza, congruità, proporzione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
উপযুক্ত , উপযুক্ত , সুবিধাজনক , যথাযথ , মানানসই , উপযুক্ত , উপযুক্ত , উপযুক্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
ความเหมาะสม , ความสอดคล้อง , สัดส่วน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
उपयुक्त , उपयुक्त , सुविधाजनक , योग्य , फिट , योग्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
overeenstemming, congruentie, verhouding
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
appropriato, adeguato, conveniente, decente, adatto, opportuno, decoroso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
apropiado, adecuado, conveniente, decente, apto, oportuno, decoroso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
correspondencia, congruidad, proporción
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
подходящий , удобный , достойный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
angemessen, passend, bequem, anständig, geeignet, günstig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
correspondência, congruidade, proporção
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
geschikt, passend, handig, deftig, opportuun, fatsoenlijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
相称 , 一致性 , 比例
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
відповідний , підходящий , зручний , пристойний , придатний , відповідний , підходящий , підходящий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
proporcjonalność, zgodność, proporcja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
відповідність , відповідність , пропорція
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
odpowiedni, wygodny, przyzwoity
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
Übereinstimmung, Verhältnis
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
соразмерность , соответствие , пропорция
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مناسب
تصویر مناسب
apropriado, adequado, conveniente, decente, apto, oportuno, digno
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تناسب
تصویر تناسب
kesesuaian, proporsi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی