جدول جو
جدول جو

معنی نازیسم - جستجوی لغت در جدول جو

نازیسم
مرام و خط مشی حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان که برپایۀ انحصارطلبی اقتصادی دولت، ناسیونالیسم افراطی و نژاد پرستی استوار بود
فرهنگ فارسی عمید
نازیسم
مرام ونظرات حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان که بنیان گذارش هیتلر بود، رجوع به ناسیونال سوسیالیست شود، اصول و نظرات اقتصادی و سیاسی این حزب، رجوع به فاشیسم و ناسیونال سوسیالیسم در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
نازیسم
مرام و روش حزبی در آلمان که در زمان هیتلر قدرت و نفوذ داشت و معتقد به برتری نژادی و ناسیونالیسم افراطی بود
فرهنگ لغت هوشیار
نازیسم
اصول و عقاید حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان که آمیزه ای بوده است از فاشیسم ایتالیا، ناسیونالیسم قدیم آلمان، میلیتاریسم و خشن ترین نوع دیکتاتوری و اعمال خشونت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نازینه
تصویر نازینه
(دخترانه)
منسوب به ناز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نانیسا
تصویر نانیسا
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی مراغه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نازیلا
تصویر نازیلا
(دخترانه)
زیبا، دختر طناز و عشوه گر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نازیار
تصویر نازیار
(دخترانه)
یار زیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نازیاب
تصویر نازیاب
(دخترانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از زنان شاعر بهرام گور پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فناتیسم
تصویر فناتیسم
تعصب دینی، قشری گری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامیسر
تصویر نامیسر
آنچه ممکن و میسر نباشد
فرهنگ فارسی عمید
نوعی بیماری که در آن فرد از آزار دیگران مخصوصاً آزار جنس مخالف در حین عمل جنسی لذت می برد، دگرآزاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاشیسم
تصویر فاشیسم
نظریه یا نهضتی که خواهان برتری نژادی، حکومت استبدادی، اعمال زور و خشونت و برخورد شدید با مخالفان است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناغیست
تصویر ناغیست
نارمشک، درختی دارای برگ های دراز و باریک، چوب سخت و سرخ رنگ و گل های سفید خوش بو که از آن عطر می گیرند، میوۀ این گیاه که خوردنی است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نازیدن
تصویر نازیدن
ناز کردن، به خود یا چیز و کسی بالیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نازیبا
تصویر نازیبا
زشت، ناپسند، ناشایسته، نالایق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جازیست
تصویر جازیست
نوازندۀ آلت موسیقی جاز، خوانندۀ موسیقی جاز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناکیسر
تصویر ناکیسر
درختی شبیه درخت گردو، گل های خوش بو است که از گل های آن عطر می گیرند و بیشتر در بنگاله می روید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نازیبا
تصویر نازیبا
زشت، بدشکل، قبیح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناغیست
تصویر ناغیست
پارسی تازی گشته ناغیست نارمشک نارمشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازیدن
تصویر نازیدن
دلربائی، نازکردن، فخر، مباهات کردن، تفاخر، بالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سادیسم
تصویر سادیسم
جنون مردم آزاری
فرهنگ لغت هوشیار
مست متکبر: بنده آن نازمستانم که ازیاقوتشان خنده نازک میتراود نکته موزون میچکد. (طالب آملی)، شخص ظریف و لطیفه گو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازیرک
تصویر نازیرک
آنکه زیرک نباشد مقابل زیرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نارسیسم
تصویر نارسیسم
عشق بخود یا به تمایلات دوره طفولیت و بزرگی خود شیفتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فناتیسم
تصویر فناتیسم
تعصب
فرهنگ لغت هوشیار
هر برنامه ای که بمنظور بر پا کردن تمرکز حکومت ملی مطلقه یا سیاست و روش خشک و خشن ملی باشد، و برای عملی کردن آن رژیم در زمینه های صنعتی، کارخانه ای، تجاری و مالی همراه با زور و تعدی نسبت به مخالفان طرح ریزی شود و باجرا در آید فاشیسم نام دارد
فرهنگ لغت هوشیار
هموند سازمان نازی عضو حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان هیتلری، آنکه به نازیسم معتقد است
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره چتریان که دو ساله است (بعض گونه هایش پایا میباشد) و در سراسر نواحی بحرالروم و حبشه و ایران میروید. ارتفاع آن بین 1 تا 5، 1 است. برگهای متناوب و دارای بریدگی بسیار و دمبرگش شامل غلافی است که ساقه را فرا میگیرد. برگش معطر و طمعش مطبوع و کمی شیرین است رازیانج شمار شمره سونف باریان بسباس. یا رازیانه آبی کاکله. یا رازیانه دریایی کاکله. یا رازیانه رومی انیسون. یا رازیانه کاذب شوید شبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سادیسم
تصویر سادیسم
شهوت رانی توأم با بی رحمی و شقاوت، جنون آزار دیگران، دگر آزاری (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
نام نظام سیاسی اقتصادی ایتالیا که در عهد موسولینی پی ریزی شد و از 1922 تا شکست ایتالیا در جنگ جهانی دوم قدرت را در دست داشتند. نام آن از یکی از نشان های روم قدیم به نام فاسکس گرفته شده است، نام عمومی برای هر رژیمی که اساس آن بر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فناتیسم
تصویر فناتیسم
((فَ یا فِ))
تعصب دینی، جانبداری شدید از یک فرقه یا یک حزب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نازیدن
تصویر نازیدن
((دَ))
ناز کردن، فخر کردن، تکبر نمودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نازشست
تصویر نازشست
((زِ شَ))
انعامی که به کسی به پاداش هنرنمایی وی دهند، جایزه، پیشکشی که نزدیکان شاه و امیر به وی تقدیم کنند هنگامی که وی هدف یا شکاری را با تیر زند یا درنده ای را به دست خود بکشد، برخلاف حق چیزی را از کسی گرفتن، باج سبیل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نارسیسم
تصویر نارسیسم
عشق به خود یا به تمایلات دوره طفولیت و بزرگی، خودشیفتگی
فرهنگ فارسی معین