- نازک (دخترانه)
- محبوب، معشوق، لطیف، ظریف، نازنین، زیبا
معنی نازک - جستجوی لغت در جدول جو
- نازک
- باریک، کنایه از لطیف، ظریف، دارای پهنای کم، کنایه از دقیق، حساس، کنایه از ضعیف، کنایه از زودرنج، حساس
- نازک
- محبوب، معشوق، دلبر، جانانه، باریک و ظریف هم گویند باریک: در جامه گلگون کمر نازک آن شوخ از لعل بود همچو رگ لعل نمودار. (صائب)، آنچه که ستبری آن بسیارکم است مقابل ستبر ضخیم کلفت: آنچه او با سپر کرگ روزنبرد نتوان کردن با شیشه نازک به تبر. (فرخی)، لطیف ظریف: بس که درآید گل نازک بباغ ماشده چون خاک دژم ای غلام، (عطار)، بناز پرورده نازنین: آن دل را دو تن نازک را رنج و اندیشه چندین منمای. (فرخی)، نغزدلکش: (اگر از دکانداری سخنی نازک یاشعری عالی و مناسب میشنیدنداو را و صاحب دکان را با نعامات و افرغنی میساختند. .)، قابل اهمیت خطیر مشکل: (و هر کجا کار بزرگ و مهم نازک حادث گشت و درآن هلاک نفس و عشیرت و ملک و ولایت دیده شد، . . {-7 شکننده زود شکن، ترد: (گوشت نازک - 9. {نرم، حساس زود رنج: او را گفتند که اگر تو ببدیهه و لطیفه ای سلطان را ازین قبض بیرون آری و این بار از خاطر نازکش برداری ترا صد هزار درم نقد خدمت کنیم. .)، خوش طبع با نزاکت، کم رنگ رقیق مقابل سیر
- نازک ((زُ))
- باریک، لطیف، نرم، زیبا، ظریف
- نازک
- Filmy, Thin, Wispy
- نازک
- fino, leve
- نازک
- cienki
- نازک
- тонкий
- نازک
- тонкий
- نازک
- dünn, zart
- نازک
- tenue, delgado, ligero
- نازک
- fin, mince, léger
- نازک
- sottile
- نازک
- पतला , नाजुक
- نازک
- পাতলা , পাতলা , সূক্ষ্ম
- نازک
- 얇은 , 가느다란
- نازک
- mwembamba, nyembamba, laini
- نازک
- 薄的 , 轻柔的
- نازک
- דקיק , דק
- نازک
- رقيقٌ , رقيقٌ
- نازک
- باریک , پتلا , نازک
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه ناز و عشوۀ کسی را تحمل کند
باریکی، نا ستبری، لطافت ظرافت، بناز پروردگی نازنینی، نغزی دلکشی، قابلیت اهمیت خطیر بودن: (و بی مراجعت و استقصا کاری نگزارد تا نازکی این حادثه بر هیچ دانا و نادان پوشیده نماندی، {شکنندگی زودشکنی، تردی، نرمی، حساسیت زودرنجی، خوش طبعی نزاکت، کم رنگی رقت: (و سرخی و سفیدی و نازکی رنگ روی نشان درستی وقوت اوست وزردی روی نشان گرمی اوست. {مقابل سیری
تکه ای باریک از هر چیز باریکه تریشه
آنکه ناز کند: کار بهار و یار به دور اوفتد که هست دایم بهار نازکش و یار ناز کن. (ملک الشعراء بهار)
کسی که عشوه دیگری را تحمل کند
باریکی، نرمی و لطافت، حساسیت، زودرنجی
Thinness
magreza
delgadez