جمع واژۀ منازعه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کشمکشها. ستیزه ها. خصومتها. جدالها. جنگها: عروق منازعات و مخالفات از وی منتزع و منقلع شود. (مصباح الهدایه چ همایی ص 257). از مطالبات و منازعات با دل منتهی و منزجر نشود. (مصباح الهدایه چ همایی ص 257). رجوع به منازعه و منازعت شود
جَمعِ واژۀ منازعه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کشمکشها. ستیزه ها. خصومتها. جدالها. جنگها: عروق منازعات و مخالفات از وی منتزع و منقلع شود. (مصباح الهدایه چ همایی ص 257). از مطالبات و منازعات با دل منتهی و منزجر نشود. (مصباح الهدایه چ همایی ص 257). رجوع به منازعه و منازعت شود
نزاع کردن ستیزه کردن، نزاع ستیزه: (و احیانا میان ایشان اختلاف واقع می گشت و از سر تکبر و ترفع منازعه و مخاصمه ظاهری می گشت) (سلجوقنامه ظهیری. چا. خاور. 28)، جمع منازعات
نزاع کردن ستیزه کردن، نزاع ستیزه: (و احیانا میان ایشان اختلاف واقع می گشت و از سر تکبر و ترفع منازعه و مخاصمه ظاهری می گشت) (سلجوقنامه ظهیری. چا. خاور. 28)، جمع منازعات