جدول جو
جدول جو

معنی نارعنا - جستجوی لغت در جدول جو

نارعنا
(رَ)
مقابل رعنا: پیر رعنا بتر از جوان نارعنا. (قابوسنامه) ، نارعنا، که در افسانه های حسین کرد و امثال آن در صفت زنان یا خطاب به آنان می آید به معنی ناپرهیزکار و فاسق و فاجر است. دشنامی است زن را. در تداول افسانه های عامیانۀ فارس دشنام گونه ای است که زنان را گویند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
نارعنا
بدگل، نادرستکار دغا کار آنکه خوش صورت نباشدبدگل: (پیر رعنا بتر از جوان نارعنا)، ناپرهیزگار فاسق و فاجر (دشنامی است زن را و آن در افسانه های عامیانه مانند حسین کرد مستعمل است)
تصویری از نارعنا
تصویر نارعنا
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دارانا
تصویر دارانا
(دخترانه و پسرانه)
نام روستایی در نزدیکی اهر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شارونا
تصویر شارونا
(دخترانه و پسرانه)
سرزمین پربار و حاصلخیز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سارینا
تصویر سارینا
(دخترانه)
خالص، پاک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مارینا
تصویر مارینا
(دخترانه)
جویبار، آب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از وارونا
تصویر وارونا
(پسرانه)
نام یکی از خدایان هندو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نارینه
تصویر نارینه
(دخترانه)
ظریف
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ناردانا
تصویر ناردانا
(دخترانه)
دانه انار، ناردانه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ناآشنا
تصویر ناآشنا
ناشناس، بیگانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نابینا
تصویر نابینا
کسی که چشمش نمی بیند، کور، ویژگی چشمی که توانایی دیدن ندارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لایعنا
تصویر لایعنا
بی معنی، یاوه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نارسان
تصویر نارسان
نارس، خام، کنایه از ناتمام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناردان
تصویر ناردان
دانۀ انار
آتشدان، منقل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نارکند
تصویر نارکند
جایی که درخت انار بسیار داشته باشد، انارستان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناردنگ
تصویر ناردنگ
هر غذایی که با رب انار سازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناآشنا
تصویر ناآشنا
غربیه، بیگانه، ناشناس، نامعلوم بیگانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناردان
تصویر ناردان
دانه انار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نارکند
تصویر نارکند
جایی که درخت انار بسیار دارد انارستان
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه نمی رساند، آنکه نمی رسد نرسیده نامتصل: چو نیکی فزایی بروی خسان بود مزد آن سوی تو نارسان. (شا. لغ)، ناتمام ناقص، نااستوار نارسا: گفت: من گفتم که عهد آن خسان خام باشد خام و زشت و نارسان. (مثنوی. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نابینا
تصویر نابینا
اعمی، کور، مقابل بینا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناروان
تصویر ناروان
غیر جاری، غیر متحرک، ساکن، راکد
فرهنگ لغت هوشیار
درختی است زیبا و چتری از رده دو لپه ییهای بی گلبرگ که سر دسته تیره نارون ها میباشد. برخی ماخذ تیره نارون هارا جزو تیره گزنه ها ذکر میکنند. برگهایش دندانه دار و چوبش بسیار محکم است در حدود 15 گونه از این گیاه شناخته شده که در نواحی معتدل نیمکره شمالی زمین میرویند سایه خوش دردار سده پشه دار پشه غال ناژین بوقیصا شجره البق پشه خانه فیلون کنجک گژم پشه دار ناروان ناروند. یا نارون جلگه. اوجا. یا نارون سفید. ملج. یا نارون قرمز. اوجا. یا نارون کوهی. ملج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نادانا
تصویر نادانا
آنکه دانانیست بی علم بی معرفت جاهل مقابل دانا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارفنا
تصویر دارفنا
این جهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نابینا
تصویر نابینا
کور، مقابل بینا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نارکند
تصویر نارکند
((کَ))
انارستان، جایی که در آن درخت انار فراوان باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناآشنا
تصویر ناآشنا
non habitué, inconnu
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناآشنا
تصویر ناآشنا
não acostumado, desconhecido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناآشنا
تصویر ناآشنا
no acostumbrado, desconocido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناآشنا
تصویر ناآشنا
nieprzyzwyczajony, nieznajomy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناآشنا
تصویر ناآشنا
непривычный , незнакомый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناآشنا
تصویر ناآشنا
незвичний , незнайомий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناآشنا
تصویر ناآشنا
ongewoon, onbekend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناآشنا
تصویر ناآشنا
ungewohnt, unbekannt
دیکشنری فارسی به آلمانی