میوۀ خام و نرسیده. (انجمن آرا). میوۀ خام و شراب خام که قابل خوردن نباشد و گاهی بر گلهای ناشکفته نیز اطلاق کنند. (آنندراج). چیزی که نرسیده و پخته نشده باشد. کامل نشده. خام. به حد کمال نرسیده. (ناظم الاطباء). نارسیده. نرسیده. خام. فج. کال. ناپخته: همت پستم مرا محروم کرد از کار خویش میوه نارس نیست دست بینوایان نارساست. قدسی (از آنندراج). نرگس اکثر از چمن نارس به نرگسدان رود در غریبی بیشتر طبع سخنور خورده آب. محمد سعید اشرف (از آنندراج)
میوۀ خام و نرسیده. (انجمن آرا). میوۀ خام و شراب خام که قابل خوردن نباشد و گاهی بر گلهای ناشکفته نیز اطلاق کنند. (آنندراج). چیزی که نرسیده و پخته نشده باشد. کامل نشده. خام. به حد کمال نرسیده. (ناظم الاطباء). نارسیده. نرسیده. خام. فج. کال. ناپخته: همت پستم مرا محروم کرد از کار خویش میوه نارس نیست دست بینوایان نارساست. قدسی (از آنندراج). نرگس اکثر از چمن نارس به نرگسدان رود در غریبی بیشتر طبع سخنور خورده آب. محمد سعید اشرف (از آنندراج)
نابالغ. ناواصل. (انجمن آرا) (آنندراج) ، کوتاه. قاصر. که نتواند رسیدن. قصیر. که رسنده نیست: همت پستم مرا محروم کرد از کار خویش میوه نارس نیست دست بینوایان نارساست. قدسی. ، که بلند و رسا نیست: آواز نارسا، کودکی که هنوز به حد بلوغ نرسیده. (انجمن آرا) (آنندراج) ، ناقص. خام. (انجمن آرا) (آنندراج). غیرکامل: سر نامه را نشأه نام خداست که بی نام او نشأه ها نارساست. شیخ عبدالعزیز. ، نامناسب. نالایق. نادرست، بی ادب. گستاخ. (ناظم الاطباء)
نابالغ. ناواصل. (انجمن آرا) (آنندراج) ، کوتاه. قاصر. که نتواند رسیدن. قصیر. که رسنده نیست: همت پستم مرا محروم کرد از کار خویش میوه نارس نیست دست بینوایان نارساست. قدسی. ، که بلند و رسا نیست: آواز نارسا، کودکی که هنوز به حد بلوغ نرسیده. (انجمن آرا) (آنندراج) ، ناقص. خام. (انجمن آرا) (آنندراج). غیرکامل: سر نامه را نشأه نام خداست که بی نام او نشأه ها نارساست. شیخ عبدالعزیز. ، نامناسب. نالایق. نادرست، بی ادب. گستاخ. (ناظم الاطباء)
نابالغ: (کودک نارسا)، کوتاه قیصر: همت پستم مرا محروم کرد از کار خویش میوه نارس نیست دست بینوایان نارساست. (قدسی لغ) یا آواز نارسا. آوازی که بلند و رسا نیست، ناقص غیر کامل، نامناسب نالایق، بی ادب گستاخ مقابل رسا
نابالغ: (کودک نارسا)، کوتاه قیصر: همت پستم مرا محروم کرد از کار خویش میوه نارس نیست دست بینوایان نارساست. (قدسی لغ) یا آواز نارسا. آوازی که بلند و رسا نیست، ناقص غیر کامل، نامناسب نالایق، بی ادب گستاخ مقابل رسا