جدول جو
جدول جو

معنی ناراستی - جستجوی لغت در جدول جو

ناراستی
کجی، دغلی، خیانت
تصویری از ناراستی
تصویر ناراستی
فرهنگ فارسی عمید
ناراستی
مکر، حیله، عدم صداقت و راستی، (ناظم الاطباء)، نابکاری، خیانت، نادرستی، دغلی، کژی، تقلب، دغا، دروغ و دروغگوئی:
بکژی و ناراستی کم گرای
جهان از پی راستی شد بپای،
ابوشکور،
دو کار است بیداد و ناراستی
که در کار مرد آورد کاستی،
دقیقی،
ز نادانی و هم ز ناراستی
ز کژی و کمی و از کاستی،
فردوسی،
اگر نه از آن بودی که اول عهد بکردم باشما که شما را حرمت دارم والا شما را بدین ناراستی از من رنج رسیدی، (اسکندرنامه نسخۀ خطی)،
کزین بیش بر دلفریبی مباش
به ناراستی یک رکیبی مباش،
نظامی،
زنی را که جهل است و ناراستی
بلا بر سر خود نه زن خواستی،
سعدی،
وگر نامور شد به ناراستی
دگر راست باور ندارند از او،
سعدی،
بناراستی در چه بینی بهی
که بر غیبتش مرتبت مینهی،
سعدی،
، کجی، راست نبودن، اعوجاج، مستقیم نبودن، ناصافی، ناهمواری، تباهی، نابسامانی، بسامان و مرتب نبودن، روبراه نبودن: عجرفه، شکستگی و ناراستی کار، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
ناراستی
کجی اعوجاج، ناهمواری ناصافی، دروغ کذب، ناحقی بطلان، خیانت دغلی، دارای غش بودن عدم خلوص، نابسامانی بی تربیتی
فرهنگ لغت هوشیار
ناراستی
کجی، ناهمواری، دروغ، ناحقی، خیانت، نابسامانی، بی ترتیبی، دارای غش بودن
تصویری از ناراستی
تصویر ناراستی
فرهنگ فارسی معین
ناراستی
اعوجاج، کجی، کژی، معوجی، نادرستی، خیانت، بطلان، کذب
متضاد: راستی، صداقت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناراست
تصویر ناراست
کج، ناهموار، ناحق، دروغ، خائن، دغل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
ناراحت بودن، عصبانیت
فرهنگ فارسی عمید
(حَ)
راحت نبودن. راحت نداشتن. در زحمت بودن. عدم آرامش و آسایش. به زحمت افتادن، خشمگینی. برآشفتگی
لغت نامه دهخدا
(کَ)
نیاراستن، مقابل آراستن. رجوع به آراستن شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
نیاراستنی. که ازدر آراستن نیست. که آراستن را نشاید. که به آراستن احتیاجی ندارد. مقابل آراستنی
لغت نامه دهخدا
ناخرسند اخنسند در پهلوی راحت نبودن آرامش و آسایش نداشتن، اضطراب تشویش مقابل راحت. یا با ناراحتی با اضطراب و تشویش با عصبانیت: (با ناراحتی جمله اش را قطع کردم وگفتم. . {یا به ناراحتی. با ناراحتی: (آهو با تشنج دست روی قلب خود فشرد و بناراحتی آب دهان خود را قورت داد، {عصبانیت. یا با ناراحتی. با عصبانیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
راحت نبودن، آرامش و آسایش نداشتن، اضطراب، تشویش، عصبانیت
فرهنگ فارسی معین
آزردگی، اضطراب، بیقراری، تشویش، رنجش، سرآسیمگی، عذاب
متضاد: راحتی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
عدم ارتياحٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
Inconvenience, Uneasiness, Unhappiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
inconvénient, malaise, malheur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
不便 , 不安 , 不幸福
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
تکلیف , بے چینی , بدحالی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
ความไม่สะดวก , ความไม่สบายใจ , ความไม่มีความสุข
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
ketidaknyamanan, kegelisahan, ketidakbahagiaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
אִי-נְעִימוּת , אִי-נֹחַ , חֹסֶר שִׂמְחָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
不便 , 不快感 , 不幸
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
불편 , 불안함 , 불행
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
usumbufu, wasiwasi, kutokuwa na furaha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
inconveniência, desconforto, infelicidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
rahatsızlık, huzursuzluk, mutsuzluk
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
অসুবিধা , অস্বস্তি , দুঃখ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
असुविधा , बेचैनी , असंतोष
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
Unannehmlichkeit, Unbehagen, Unglück
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
ongemak, ongemakkelijkheid, ongeluk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
незручність , занепокоєння , нещастя
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
неудобство , беспокойство , несчастье
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
niedogodność, niepokój, nieszczęście
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
inconveniente, incomodidad, infelicidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناراحتی
تصویر ناراحتی
inconveniente, disagio, infelicità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی