- ناخداترس (خُ تَ)
آن که از خدا نترسد. (آنندراج). کسی که از خدا نمی ترسد. (ناظم الاطباء). غیرمتقی. ناپرهیزگار. که پرهیزگار و خدا ترس نیست:
ترسم از قهر ناخداترسان
زآن سبب در خدا گریخته ام.
خاقانی.
خدا ترس را سازگار است بخت
بود ناخداترس را کار سخت.
نظامی.
شه شنیدم که داشت دستوری
ناخداترس و از خدا دوری.
نظامی.
طلب کردم از پیش و پس چوب و سنگ
که ای ناخداترس بی نام و ننگ.
سعدی.
سیاهان براندند کشتی چو دود
که آن ناخدا ناخداترس بود.
سعدی
ترسم از قهر ناخداترسان
زآن سبب در خدا گریخته ام.
خاقانی.
خدا ترس را سازگار است بخت
بود ناخداترس را کار سخت.
نظامی.
شه شنیدم که داشت دستوری
ناخداترس و از خدا دوری.
نظامی.
طلب کردم از پیش و پس چوب و سنگ
که ای ناخداترس بی نام و ننگ.
سعدی.
سیاهان براندند کشتی چو دود
که آن ناخدا ناخداترس بود.
سعدی
