جدول جو
جدول جو

معنی میکا - جستجوی لغت در جدول جو

میکا
نوعی کانی به رنگ سیاه یا سفید و قابل تورق که به دلیل عبور ندادن جریان الکتریسیته در عایق کاری به کار می رود و نوعی از آن در چراغ های خوراکی پزی استفاده می شود
فرهنگ فارسی عمید
میکا
یکی از کانیهایی است که جزو عناصر سنگهای آذرین می باشد، ترکیب این سنگ در حقیقت عبارت از یک سیلیکات آبدار آلومینیوم همراه با یکی از فلزات قلیایی یعنی پتاسیم یا سدیم است که با مقادیری منیزیم و آهن و گاهی کلسیم همراه است، میکا دارای اقسام زیادی است و معروفترین آنها عبارتند از میکای سفید یا موسکویت، میکای سیاه یا بیوتیت، میکای سبز یا کلوریت، میکای قهوه ای یا فلوگوپیت و میکای خاکستری یا مارگاریت
لغت نامه دهخدا
میکا
فرانسوی کچبار (کچ فلوس ماهی) اگر به رویه پهلویی این سنگ بنگریم می پنداریم که کچ های نازک را روی هم چیده اند. یکی ازکانی هایی است که جزو عناصر سنگهای آذین میباشد. ترکیب این سنگ در حقیقت عبارت از یک سیلیکات آبدار آلومینیوم همراه بایکی از فلزات قلیایی یعنی پتاسیم یا سدیم است که کم و بیش با مقادیری منیزیم و آهن و گاهیکلسیم همراه است. میکا دارای اقسام زیادیاست که بنامهای مختلف نامیده میشوند و سیستم تبلور اقسام آن نیز فرق میکند ولی خاصیت اصلی همه آنها اینست که خاصیت تورق آسان و ساده ای بموازات سطح قاعده منشوراصلی بلور خود دارند بطوریکه اگربلور میکا را از سطح جانبی نگاه کنیم بنظرمیاید که تعداد زیادی فلس های نازک را روی هم چیده اند ولی در عین حال خود (سطح قاعده) کاملا صاف است. سختی کم است (بین 2 تا 3) ولی وزن میکاها مخصوص آنهااز کوارتز و فلدسپات بیشتر است (بین 7، 2 تا 1، 3)، بطور کلی هر قدر عناصرآهن و منیزیم درترکیب میکاها زیادتر باشد وزن مخصوصشان بیشتر میشود. اقسام مهم مختلف میکاها عبارتنداز: میکای سفید میکای سیاه میکای سبز میکای قهوه یی و میکای خاکستری. یا میکای خاکستری. گونه ای میکا که بیشتربنام مارگاریت مشهوراست و رنگش بین سفید تا خاکستری متغیر میباشد و درخشندگی مروارید را دارد (علت وجه تسمیه)، در ترکیب این گونه میکا کلسیم وجود دارد یعنی سیلیکات آبدارآلومینیوم و کلسیم است مارگاریت. یا میکای سفید. گونه ای میکا که در ترکیبش آهن و منیزیم وجود ندارد این میکا را بیشتر بنام موسکویت مینامند. رنگش سفید است ولی وقتی بلور ضخیمی از آن باشد طلایی رنگ و قهوه یی میشود و چون در برابر حرارت مقاومت زیادی دارد و بسختی تغییر وضع میدهد و ورقه های نازکش شفاف هم هست در جلو اجاقها باسم طلق نسوز مصرف میگردد. در سیستم تبلورش اختلاف است: گاهی در سیستم هکزاگونال (6 وجهی) و گاهی درسیستم اورتورومبیک آنرا تشخیص میدهند. میکای سفید در پلاک نازک بی رنگ است و ضریب انکسارآن از کوآرتز بالاتر است. بنابراین کمی برجسته تر از کوارتز خود را بصورت پلاک مینمایاند. ضریب انکسارمضاعف آن قوی است و بنابراین رنگهای پلاریزاسیون شدیدی که قرمز و زرد و سبز باشد میدهد. اسید سولفوریک واسید کلریدریک را برآن تاثیری نیست و آنها فقط باعث میشوند که تورق بلورها زیادتر و آسانتربه فلسهاتبدیل شود موسکویت. یا میکای سیاه. گونه ای میکا که سیاه رنگ است و بنام بیوتیت مشهور است. درترکیب این میکابرعکس میکای سفید آهن و منیزیم وجود دارد و وجود همین دو عنصر برثقل آن می افزید. گاهی نسبت ترکیب آهن آن قدر زیاد میشود که ممکنست بوسیله مغناطیس جذب گردد و هر چه آهن زیادتر باشد تیره تر و سیاه رنگ تراست و هر مقدار آهن آن کمتر و منیزیم بیشتر باشد رنگش روشن تر میشود (بین قهوه یی تیره و روشن و سبز و زرد)، در زیر میکروسکپ بواسطه چند رنگی که در نور معمولی دارد از میکای سفید مشخص است. سیستم متبلور میکای سیاه هکزاگونال (6 وجهی) است و برعکس میکای سفید که اسید سولفوریک و اسید کلریدریک بر آن تاثیر ندارند این دواسید برمیکای سیاه موثرند و آنرا تجزیه میکنند و یک خمیر سیلیسی باقی میگذارند. میکای سیاه براثر هوای محیط در طبیعت نیز تجزیه میشود و تغییر رنگ میدهد. ابتدا کمی زرد و سپس سبز رنگ میگردد و دراین حال بیک قسم میکای دیگر که بنام میکای سبز معروف است تبدیل میشود. یا میکای قهوه یی. گونه ای میکا که بنام فلوگوپیت مشهوراست ورنگش قهوه یی روشن یا بور میباشد. این گونه میکا منیزیم دارد ولی آهن ندارد. بنابراین از لحاظ ترکیب شیمیایی واسطه بین میکای سفید و میکای سیاه است. درترکیب این قسم میکا لیتیوم یا فلوار نیز ممکنست وجود داشته باشد، میکای مزبور کاملا بوسیله اسید سولفوریک تجزیه میگردد. میکای قهوه یی سولفوریک متامورفیک (دگرگونی) مثل گنیس یافت میشود. البته برخی از گرانیت ها هم ممکنست از این میکا دارا باشند فلوگوپیت. یا میکای سبز. گونه ای میکا که بنام کلوریت مشهوراست. در ترکیبش غیراز سیلیکات آبدار آلومین فقط عناصرآهن و منیزیم وجود دارد و آن فاقد مواد قلیایی است. بهمین جهت بسیاری از خواص میکایی را از دست میدهد و در لمس کردن نرم است (برخلاف سایر میکاها که در سطح تفلس زبر میباشد)، از طرف دیگر میکاها خاصیت فنری و ارتجاعی دارند ولی میکای کلوریت این خاصیت را ندارد بعلاوه باسانی خط برمیدارد و اسید سولفوریک آنرا تجزیه میکند سیستم تبلور میکای سبز مونوکلینیک است
فرهنگ لغت هوشیار
میکا
نوعی از سنگ به رنگ سیاه یا سفید و قابل تورق
تصویری از میکا
تصویر میکا
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میشا
تصویر میشا
(پسرانه)
همیشه بهار، همیشه جوان، گیاهی که همیشه سبز است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از میچکا
تصویر میچکا
(دخترانه)
در گویش مازندران گنجشک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نیکا
تصویر نیکا
(دخترانه)
چه خوب است، خوشا، نام رودی در شمال ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ملکا
تصویر ملکا
(پسرانه)
پادشاه، نام مردی مجتهد در مسیحیت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ملیکا
تصویر ملیکا
(دخترانه)
گروهی از گیاهان علفی چند ساله از خانواده گندمیآنکه خودرو هستند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از چیکا
تصویر چیکا
(دخترانه)
نوعی پرنده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ریکا
تصویر ریکا
(دخترانه)
محبوب، معشوق
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سیکا
تصویر سیکا
(پسرانه)
در گویش مازندران اردک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مینا
تصویر مینا
(دخترانه)
گردنبند، گلی کوچک و زینتی، گلی معمولاً سفید با گلچه های گلبرگی، پرنده ای شبیه سار با پرهای رنگارنگ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از موکا
تصویر موکا
(دخترانه)
نام همسر اوکتای قاآن پسر چنگیزخان مغول
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مینا
تصویر مینا
نوعی شیشۀ رنگی، به ویژه سبز برای ساختن ظروف، نوعی رنگ یا لعاب آبی رنگ برای نقاشی و تزیین ظرف های طلا و نقره، در علم زیست شناسی پوستۀ سفید رنگ روی دندان که محافظ دندان است، در علم زیست شناسی پرنده ای با پرهای رنگارنگ که می تواند صدای انسان را تقلید کند، مرغ مینا، در علم زیست شناسی گل مینا، جام شراب، شراب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریکا
تصویر ریکا
محافظان شاه که در جلو او حرکت می کردند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متکا
تصویر متکا
بالشی استوانه ای برای گذاشتن زیر سر یا تکیه دادن
چیزی که بر آن تکیه می دهند، تکیه گاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مزکا
تصویر مزکا
پاکیزه شده، پاک شده، مالی که زکات آن داده شده، زکات داده شده
فرهنگ فارسی عمید
دهی است از دهستان دیلمان بخش سیاهکل دیلمان شهرستان لاهیجان واقع در 7هزارگزی خاور دیلمان با 392 تن سکنه، آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است، زیارتگاهی دارد که بنای آن قدیمی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان رودان شهرستان میناب است و 1605 تن سکنه دارد، (از دائره المعارف فارسی)
دهی است دوفرسنگی جنوب ده بارز بفارس، (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
تصویری از متکا
تصویر متکا
متکادر فارسی، پشتی، بالش، تکیه گاه، پشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میرا
تصویر میرا
میرنده، فانی: (و دیگر گویند گبران. . که ایزد اندر جهان نخستین چیز مردی آفرید و گاوی و آن مرد گیومرث خوانند و معنی گیومرث زنده گویای میرا بود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مینا
تصویر مینا
آبگینه و نام گلی زیبا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میشا
تصویر میشا
همیشه بهار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیکا
تصویر فیکا
در رامسر و شهسوار و مازندران بدرخت بید گفته می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریکا
تصویر ریکا
پسر خوشگل، محبوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریکا
تصویر ریکا
پسر، محبوب و معشوق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متکا
تصویر متکا
((مُ تَ کّ))
بالش، تکیه گاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میکس
تصویر میکس
ادغام کردن چند منبع تصویری یا صوتی یا هر دو بر روی یک نوار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میرا
تصویر میرا
میرنده، فانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مینا
تصویر مینا
آبگینه، شیشه شراب، پیاله، لعابی آبی رنگ که با آن نقره و طلا را نقاشی می کنند، لایه بیرونی دندان، نام گلی زیبا، پرنده ای است از راسته سبک بالان با پرهای سیاه و قهوه ای
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میکاپ
تصویر میکاپ
((مِ))
آرایش صورت با مواد آرایشی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متکا
تصویر متکا
پشتی
فرهنگ واژه فارسی سره
مرحله ای از رشد شالی در خزانه که دانه ی آن سبز شود
فرهنگ گویش مازندرانی
من، مال من
دیکشنری اردو به فارسی