جدول جو
جدول جو

معنی میچکار - جستجوی لغت در جدول جو

میچکار
دهی است از دهستان بیرون بشم بخش کلاردشت شهرستان نوشهر، واقع در 3هزارگزی جنوب باختری مرزن آباد با 420 تن جمعیت، آب آن از چشمه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
میچکار
قله ای به ارتفاع ۳۵۴۰ متر در کلاردشت چالوس، از توابع بیرون بشم کلاردشت چالوس
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میچکا
تصویر میچکا
(دخترانه)
در گویش مازندران گنجشک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پیشکار
تصویر پیشکار
کسی که در خدمت شخص بزرگ و محترمی کارهای او را اداره کند، ناظر و مباشر مخصوص، پیشیار، در کشاورزی چاهی که از آنجا شروع به لای روبی می کنند، چاه های آخر قنات، رئیس دارایی استان، کسی که زیردست شاطر کار می کند و نان را از تنور درمی آورد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریاکار
تصویر ریاکار
کسی که ریا می کند، آنکه تظاهر به نیکوکاری و پاک دامنی می کند، دورو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میناکار
تصویر میناکار
کسی که میناکاری می کند، میناساز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مددکار
تصویر مددکار
مدد کننده، کمک کننده، یار، یاور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میرشکار
تصویر میرشکار
کسی که مامور و متصدی آماده ساختن وسایل شکار است، سرپرست و نگهبان شکارگاه، بزرگ شکارچیان
فرهنگ فارسی عمید
به لهجۀ طبری گنجشگ است، گنجشگ، بنجشگ، (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از میخوار
تصویر میخوار
شرابخوار، باده خوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میرشکار
تصویر میرشکار
کسی که بر شکارچیان پادشاه وامیر ریاست دارد مهتر صیادان: (مهدی قلی خان و میر شکار و سایراسب انداختند در نارا گرفتند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میناکار
تصویر میناکار
آنکه میناکاری کند میناساز
فرهنگ لغت هوشیار
چوبی که بزمین فرو برده برآن چوب نهند و باتیشه تراشند، (خاتم) دستگاه ساده و کوچکی است با دو ضلع قایم بهم که بوسیله میخی بزمین محکم شود و وقت کارکه خاتم ساز بر روی زمین قرار گیرد ضلع عمود آن رو بخاتم سازاست. طرزاستفاده از میخ کارباین ترتیب است که اگرمثلابخواهند چوبی راببرنند یک سر آنرا بر روی زمین میگذارند و سر دیگر را به میخ کار تکیه میدهند و در عین حال آن سر چوب را که به میخ کار تکیه دارد از طرفین بین شست دو پای خود محکم میگیرند و آن وقت اره را برداشته مشغول محکم میگیرند و آن وقت اره را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هیچکاره
تصویر هیچکاره
بی کاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیهکار
تصویر سیهکار
آن که سیاه کند مسود، بد کار فاسق، ظالم ستمکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی کار
تصویر بی کار
کسی که شغلی ندارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشکار
تصویر پیشکار
خادم، خدمتگزار، فرمانبردار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میرشکار
تصویر میرشکار
((ش))
کسی که بر شکارچیان پادشاه و امیر ریاست دارد، مهتر صیادان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی کار
تصویر بی کار
کسی که کاری ندارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیشکار
تصویر پیشکار
نوکر، پیشخدمت، کارپرداز و مباشر افراد بزرگ و محتشم، شاگرد نانوا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مددکار
تصویر مددکار
یاری دهنده، مددکار اجتماعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میگسار
تصویر میگسار
((مِ گُ))
شراب خور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیشکار
تصویر پیشکار
خادم، خدمت کار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ریاکار
تصویر ریاکار
Sanctimonious, Disingenuous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ریاکار
تصویر ریاکار
faux, moralisateur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
گنجشک
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از ریاکار
تصویر ریاکار
лицемерный , ханжеский
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ریاکار
تصویر ریاکار
unaufrichtig, scheinheilig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ریاکار
تصویر ریاکار
лицемірний , святенницький
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ریاکار
تصویر ریاکار
fałszywy, świętoszkowaty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ریاکار
تصویر ریاکار
不真诚的 , 假虔诚的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ریاکار
تصویر ریاکار
falso, hipócrita
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ریاکار
تصویر ریاکار
falso, ipocrita
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ریاکار
تصویر ریاکار
falso, santurrón
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ریاکار
تصویر ریاکار
onecht, schijnheilig
دیکشنری فارسی به هلندی