منسوب است به میهن. رجوع به میهن شود، منسوب است به میهنه و آن دیهی است در خراسان و زادگاه شیخ ابوسعید ابوالخیر باشد. (از یادداشت مؤلف). منسوب است به میهنه که از قراء خابران از نواحی سرخس باشد. (از لباب الانساب)
منسوب است به میهن. رجوع به میهن شود، منسوب است به میهنه و آن دیهی است در خراسان و زادگاه شیخ ابوسعید ابوالخیر باشد. (از یادداشت مؤلف). منسوب است به میهنه که از قراء خابران از نواحی سرخس باشد. (از لباب الانساب)
محمد بن عبدالله بن قهزاد شمیهنی. امام متقن راویان است و از نصر بن شمیل و جز وی روایت کرد و مسلم بن حجاج در کتاب صحیح خود از او روایت دارد. مرگ وی به سال 262 هجری قمری اتفاق افتاده است. (از لباب الانساب)
محمد بن عبدالله بن قهزاد شمیهنی. امام متقن راویان است و از نصر بن شمیل و جز وی روایت کرد و مسلم بن حجاج در کتاب صحیح خود از او روایت دارد. مرگ وی به سال 262 هجری قمری اتفاق افتاده است. (از لباب الانساب)
دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل، واقع در 10هزارگزی شمال باختری اردبیل با 1419 تن سکنه، آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل، واقع در 10هزارگزی شمال باختری اردبیل با 1419 تن سکنه، آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
قریه ای است از قراء خاوران و آن مرکز خاوران بوده و در حاشیۀ بیابان مرو میان سرخس و ابیورد خراسان قرار داشته و نسبت بدان میهنی باشد و از آنجاست ابوسعید فضل اﷲ بن ابی الخیر معروف به ابوسعید ابوالخیر و آن را مهنه نیز نامند. (یادداشت مؤلف). شهرکی است (به خراسان) از حدود باورد و اندر میان بیابان نهاده. (حدود العالم) : چون به خراسان رسیدند در میهنه در منزل خواجه مؤید که از نوافل شیخ ابوسعید ابوالخیر است نزول فرموده بودند. (انیس الطالبین ص 105). به طرف کاروانسرای میهنه رفتند... توجه به خواجه مؤید نمودند و فرمودند که امروز در شهر شما دوستی از دوستان حق آمده است. (انیس الطالبین ص 105). رجوع به معجم البلدان شود
قریه ای است از قراء خاوران و آن مرکز خاوران بوده و در حاشیۀ بیابان مرو میان سرخس و ابیورد خراسان قرار داشته و نسبت بدان میهنی باشد و از آنجاست ابوسعید فضل اﷲ بن ابی الخیر معروف به ابوسعید ابوالخیر و آن را مَهنَه نیز نامند. (یادداشت مؤلف). شهرکی است (به خراسان) از حدود باورد و اندر میان بیابان نهاده. (حدود العالم) : چون به خراسان رسیدند در میهنه در منزل خواجه مؤید که از نوافل شیخ ابوسعید ابوالخیر است نزول فرموده بودند. (انیس الطالبین ص 105). به طرف کاروانسرای میهنه رفتند... توجه به خواجه مؤید نمودند و فرمودند که امروز در شهر شما دوستی از دوستان حق آمده است. (انیس الطالبین ص 105). رجوع به معجم البلدان شود
منسوب به وسط، منسوب به میان، آن که یا آنچه نسبت به میان دارد، هرچیزکه در وسط و میان واقع شود، وسطی، قسمت وسطای غلاف تخم نباتات، (ناظم الاطباء)، واسطهالعقد، (از یادداشت مؤلف) : در صدر خردمندان بی فضل نه خوب است چون رشتۀ لؤلؤ که بود سنگ میانیش، ناصرخسرو (دیوان چ دانشگاه ص 296)
منسوب به وسط، منسوب به میان، آن که یا آنچه نسبت به میان دارد، هرچیزکه در وسط و میان واقع شود، وسطی، قسمت وسطای غلاف تخم نباتات، (ناظم الاطباء)، واسطهالعقد، (از یادداشت مؤلف) : در صدر خردمندان بی فضل نه خوب است چون رشتۀ لؤلؤ که بود سنگ میانیش، ناصرخسرو (دیوان چ دانشگاه ص 296)