خارپشت بزرگ تیرانداز که خارهای بلند ابلق دارد و آن ها را مانند تیر می اندازد، جوجه تیغی تشی، سیخول، زکاسه، سکاسه، رکاشه، اسگر، اسغر، سنگر، سگر، پهمزک، بیهن، روباه ترکی، کاسجوک، جبروز، قنفذ
خارپشت بزرگ تیرانداز که خارهای بلند ابلق دارد و آن ها را مانند تیر می اندازد، جوجه تیغی تَشی، سیخول، زُکاسه، سُکاسه، رُکاشه، اُسگُر، اُسغُر، سَنگُر، سُگُر، پَهمَزَک، بیهَن، روباه تُرکی، کاسجوک، جَبروز، قُنفُذ
خارپشت بزرگ تیرانداز که خارهای بلند ابلق دارد و آن ها را مانند تیر می اندازد، جوجه تیغی تشی، سیخول، زکاسه، سکاسه، رکاشه، اسگر، اسغر، سنگر، سگر، پهمزک، پیهن، روباه ترکی، کاسجوک، جبروز، قنفذ
خارپشت بزرگ تیرانداز که خارهای بلند ابلق دارد و آن ها را مانند تیر می اندازد، جوجه تیغی تَشی، سیخول، زُکاسه، سُکاسه، رُکاشه، اُسگُر، اُسغُر، سَنگُر، سُگُر، پَهمَزَک، پیهَن، روباه تُرکی، کاسجوک، جَبروز، قُنفُذ
قریه ای است از قراء خاوران و آن مرکز خاوران بوده و در حاشیۀ بیابان مرو میان سرخس و ابیورد خراسان قرار داشته و نسبت بدان میهنی باشد و از آنجاست ابوسعید فضل اﷲ بن ابی الخیر معروف به ابوسعید ابوالخیر و آن را مهنه نیز نامند. (یادداشت مؤلف). شهرکی است (به خراسان) از حدود باورد و اندر میان بیابان نهاده. (حدود العالم) : چون به خراسان رسیدند در میهنه در منزل خواجه مؤید که از نوافل شیخ ابوسعید ابوالخیر است نزول فرموده بودند. (انیس الطالبین ص 105). به طرف کاروانسرای میهنه رفتند... توجه به خواجه مؤید نمودند و فرمودند که امروز در شهر شما دوستی از دوستان حق آمده است. (انیس الطالبین ص 105). رجوع به معجم البلدان شود
قریه ای است از قراء خاوران و آن مرکز خاوران بوده و در حاشیۀ بیابان مرو میان سرخس و ابیورد خراسان قرار داشته و نسبت بدان میهنی باشد و از آنجاست ابوسعید فضل اﷲ بن ابی الخیر معروف به ابوسعید ابوالخیر و آن را مَهنَه نیز نامند. (یادداشت مؤلف). شهرکی است (به خراسان) از حدود باورد و اندر میان بیابان نهاده. (حدود العالم) : چون به خراسان رسیدند در میهنه در منزل خواجه مؤید که از نوافل شیخ ابوسعید ابوالخیر است نزول فرموده بودند. (انیس الطالبین ص 105). به طرف کاروانسرای میهنه رفتند... توجه به خواجه مؤید نمودند و فرمودند که امروز در شهر شما دوستی از دوستان حق آمده است. (انیس الطالبین ص 105). رجوع به معجم البلدان شود
منسوب است به میهن. رجوع به میهن شود، منسوب است به میهنه و آن دیهی است در خراسان و زادگاه شیخ ابوسعید ابوالخیر باشد. (از یادداشت مؤلف). منسوب است به میهنه که از قراء خابران از نواحی سرخس باشد. (از لباب الانساب)
منسوب است به میهن. رجوع به میهن شود، منسوب است به میهنه و آن دیهی است در خراسان و زادگاه شیخ ابوسعید ابوالخیر باشد. (از یادداشت مؤلف). منسوب است به میهنه که از قراء خابران از نواحی سرخس باشد. (از لباب الانساب)
نیمی از شب این واژه در فارسی برابر با خوار ساز زبون کننده به کار می رود در تازی واژه مهین آرشی نزدیک به آن دارد و برابر است با خوار سست واژه موهون نیز چنین آرشی دارد موهن در آنندراج و لاروس نیامده است. خوار کننده سست و ضعیف کننده، زننده توهین آمیز: (کلمات موهن بر زبان راند. {توضیح موهن بر وزن} موجر {که معمولا بمعنی اهانت کننده استعمال میشود در لغت بمعنی ضعیف کننده است. در زبان عربی بجای آن} مهین {گویند (صحاح)
نیمی از شب این واژه در فارسی برابر با خوار ساز زبون کننده به کار می رود در تازی واژه مهین آرشی نزدیک به آن دارد و برابر است با خوار سست واژه موهون نیز چنین آرشی دارد موهن در آنندراج و لاروس نیامده است. خوار کننده سست و ضعیف کننده، زننده توهین آمیز: (کلمات موهن بر زبان راند. {توضیح موهن بر وزن} موجر {که معمولا بمعنی اهانت کننده استعمال میشود در لغت بمعنی ضعیف کننده است. در زبان عربی بجای آن} مهین {گویند (صحاح)