- میطان
غایت، (از منتهی الارب، مادۀ وطن) (آنندراج)، انتها وغایت از هر چیزی، گویند من این میطانک، ای غایتک، (ناظم الاطباء)، موضعی که در آنجا جمع می شوند و از آنجا اسبان را در تاختن رها می کنند، ج، میاطین، (از ناظم الاطباء)، اول غایت حلبۀ رهان که اسب از آنجا دوانند میتا و میدا آخر آن، (منتهی الارب) (آنندراج)، میدان، ج، میاطین، (دهار)
