جدول جو
جدول جو

معنی میشگر - جستجوی لغت در جدول جو

میشگر
(میشْ)
دهی است از دهستان سراب دوره بخش چگنی شهرستان خرم آباد، واقع در 6هزارگزی شمال سراب دوره با 150 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گَ)
خادم و خدمتگار و مددگار. (آنندراج) (برهان)
لغت نامه دهخدا
اره، ج، مواشیر، (ناظم الاطباء) (آنندراج)، دست اره، (دهار)، مئشار، (منتهی الارب، مادۀ اش ر)، اره، ج، مواشیر و میاشیر، (مهذب الاسماء)، جزءدندانه دار از پای ملخ، ج، مواشیر، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گَ)
زن نوحه گر که در مجلس ماتم در میان زنان نشسته و نیکوییهای مرده را یک یک بر زبان آورده نوحه و مویه کند و زنان دیگر با وی همراهی کنند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری) (از انجمن آرا) (از آنندراج) (از برهان). مویه گر. (انجمن آرا). رجوع به مویه گر شود
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ گَ)
سازندۀ می. (ناظم الاطباء). مخمّر. (منتهی الارب). آن که می بسازد و آن را کلال نیز خوانند و این در هندوستان شایع است پس از توافق لسانین بود. (آنندراج) :
باده نوشان پارسایان ضروری گشته اند
زانکه میگر دردی خم را بپالاید همی.
میرخسرو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیشگر
تصویر پیشگر
خادم خدمتکار
فرهنگ لغت هوشیار