جدول جو
جدول جو

معنی میشت - جستجوی لغت در جدول جو

میشت
مشت
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشیت
تصویر مشیت
(پسرانه)
اراده، خواست، سرنوشت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از میشی
تصویر میشی
(دخترانه)
منسوب به میش، دارای رنگ قهوه ای مایل به سبز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از میشه
تصویر میشه
(پسرانه)
مشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از میشا
تصویر میشا
(پسرانه)
همیشه بهار، همیشه جوان، گیاهی که همیشه سبز است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از معیشت
تصویر معیشت
زندگانی، آنچه به وسیلۀ آن زندگانی کنند، از خوردنی و آشامیدنی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میشن
تصویر میشن
پوست میش دباغت شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشیت
تصویر مشیت
خواستن، اراده و خواست خداوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میشی
تصویر میشی
ویژگی چشم دارای رنگ قهوه ای مایل به سبز
فرهنگ فارسی عمید
(تَ / تِ)
معلم جهودان. (ناظم الاطباء) (صحاح الفرس) (لغت فرس اسدی) (از فرهنگ اوبهی) (از برهان) (از آنندراج) (از انجمن آرا) :
چونین بتی که صفت کردم
سرمست پیش میشته بنشسته.
عمارۀ مروزی (از لغت فرس اسدی).
این کلمه در لغتنامۀ اسدی (چ اقبال ص 421) میشنه آمده است. رجوع به میشته و مشنا شود
لغت نامه دهخدا
مهترین بزرگترین، (در مورد شاه) اعلی حضرت: نخستین سر نامه گفت از مهست شهنشاه کسرای یزدان پرست. (شا. بخ)
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به میش، سبز روشن ماشی روشن برنگی بین زاغ و قهوه یی. یاچشم میشی. چشمی که برنگ چشم میش باشد سبز: (با چشمهایی نیشی رک زده و حالت سختی که داشت گردن خود را بانصف تنه اش بدشواری بر میگردانید)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میشا
تصویر میشا
همیشه بهار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میشن
تصویر میشن
پوست میش دباغت کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معیشت
تصویر معیشت
زندگانی، هر چیزی که بوسیله آن زندگی کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منشت
تصویر منشت
اندیشه کردن تفکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشیت
تصویر مشیت
خواستن، اراده، خواست خداوند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیشت
تصویر شیشت
درشتی طبع و گرانی خوی
فرهنگ لغت هوشیار
کلمه ای که گربه را بدان رانند آوازی برای راندن گربه مقابل پیش پیش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشیت
تصویر مشیت
((مَ یَّ))
اراده و خواست خداوند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معیشت
تصویر معیشت
((مَ شَ))
آنچه که به وسیله آن زندگانی کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میشی
تصویر میشی
منسوب به میش، سبز روشن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میشن
تصویر میشن
((شَ))
پوست میش دباغی شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معیشت
تصویر معیشت
Subsistence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از معیشت
تصویر معیشت
subsistance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از معیشت
تصویر معیشت
Lebensunterhalt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از معیشت
تصویر معیشت
egzystencja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از معیشت
تصویر معیشت
существование
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از معیشت
تصویر معیشت
існування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از معیشت
تصویر معیشت
levensonderhoud
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از معیشت
تصویر معیشت
subsistencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از معیشت
تصویر معیشت
subsistência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از معیشت
تصویر معیشت
sussistenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از معیشت
تصویر معیشت
आजीविका
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از معیشت
تصویر معیشت
penghidupan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی