- میرزا (پسرانه)
- میر (ازعربی) + زا (فارسی) شاهزاده و امیرزاده
معنی میرزا - جستجوی لغت در جدول جو
- میرزا
- امیرزاده، و نیز بمعنی منشی هم گویند
- میرزا
- شاهزاده، امیرزاده، نویسنده، منشی
- میرزا
- عنوان احترام آمیز در انتهای نام شاهزادگان مثلاً ناصرالدین میرزا، ایرج میرزا، عباس میرزا، عنوان احترام آمیز در ابتدای نام افراد باسواد غیرروحانی مثلاً میرزاکوچک خان، منشی، عریضه نویس
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
میرزاده: آمدی روزی بمکتب میرداد کودکی را دید پیش میرزاد. (منطق الطیر)
میرزاده، امیرزاده
گونه ای لیکن که بر روی تنه درختان دیگر می روید و به بزرگی یک نخود تا یک گردو می رسد و التصاق کامل به درخت پایه خود دارد. گونه ای از آن در سیستان فراوان است و زنان به جهت ازدیاد شیر آنرا میخورند (وجه تسمیه به همین مناسبت است) شیرزا
آنکه از پدر و مادری علیل یا سال خورده به وجود آمده، آنکه در بدو تولد تن رنجور و چهره ای پرچین و چروک مانند پیران داشته باشد
آن که از پدر و مادری سالخورده زاده و بدین سبب ضعیف می باشد، کسی که با موی سفید و به هیئت پیران ترنجیده پوست و زشت به دنیا آید
شیرزاد، دانه ای به درشتی نخود و قهوه ای رنگ یا سفید که بر تنۀ بعضی درختان می روید و سفت می شود. برخی از انواع آن باعث افزایش شیر مادر می شود، شیرزاده، زادۀ شیر، بچه شیر، شجاع، دلیر
میرنده، فانی: (و دیگر گویند گبران. . که ایزد اندر جهان نخستین چیز مردی آفرید و گاوی و آن مرد گیومرث خوانند و معنی گیومرث زنده گویای میرا بود)
میرنده، فانی
نوعی خربزه اعلا
یکی از گونه های افرا که بنام شیردار نیز موسوم است
در مقام مزاح از مادر چنین تعبیر کنند
عمل و رفتار میرزا منش
آنکه خوی و طبیعت امیرانه و شاهانه دارد، آنکه مانندمنشیان رفتار کند، آنکه بانزاکت و لطافت رفتار کند
مستغنی و گستاخ، باریک بین
آدم لاغر و باریک و مردنی
پارسی است میرزا غشمشم کسی که ادعای میرزایی و منشی گری کند امااز عهده کار بر نیاید، کسی که خود را لوس و ننرکند و بزرگتراز آنچه هست جلوه دهد
منشی کم سواد کاتب کم مایه، کسی که کاراداری مهمی ندارد و مثلا مشغول سواد برداری یا دفتر نویسی و مانند آنست
نویسندگی، منشی گری، امیرزادگی
((قَ شَ شَ))
فرهنگ فارسی معین
کسی که خود را لوس می کند و بیشتر از آنچه که هست جلوه می کند، منشی بی مایه و پر ادعا
مرد خودرأی، مرد خودآرا
منصبی ارجمند در عهد صفویه اتالیق اتابیک
پارسی است بنگرید به امیر عنوان احترام آمیز لله: محمد خان شرف الدین اغلی تکلو لله میرزا و امیر الامرا گردید
فرزند امیر