جدول جو
جدول جو

معنی میرتن - جستجوی لغت در جدول جو

میرتن(تَ)
آن که خود را بزرگ می سازد. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق 365)
لغت نامه دهخدا
میرتن
آنکه خود را بزرگ سازد
تصویری از میرتن
تصویر میرتن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میرین
تصویر میرین
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری رومی و داماد قیصر روم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از میران
تصویر میران
(پسرانه)
امیران، میر (امیر) + ان (پسوند جمع فارسی)، نام روستایی در استان آذربایجان شرقی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از میختن
تصویر میختن
شاشیدن، گمیختن، ادرار کردن، چامیدن، شاش زدن، میزیدن، گمیز کردن، گمیزیدن، شاشدن، شاریدن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ رَتْ تَ)
نان به پیه آگنده. (یادداشت مرحوم دهخدا). پیه آکنده. (مهذب الاسماء). رجوع به مرتنه شود
لغت نامه دهخدا
تیره ای از طایفۀ خدیوی ممسنی فارس. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 90)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان خسروشاه بخش اسکو شهرستان تبریز، واقع در 25هزارگزی باختر اسکو با 124 تن سکنه، آب آن از تلخه رود و چشمه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
صفت فاعلی بیان حالت از ریشه مادۀ ’میر’ و صفت حالیۀ مصدر مردن، در حال مردن، (از یادداشت مؤلف)، و رجوع به میرا و مردن شود
لغت نامه دهخدا
(صَ کَ دَ)
شاشیدن که کمیزیدن نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج). شاشیدن و بول کردن. (ناظم الاطباء) (از برهان). بول کردن. ادرار کردن. شاش کردن. شاشیدن. آب تاختن، مصدر دیگر آن میزش و میزیدن است. (یادداشت مؤلف). به معنی بول کردن باشد. (فرهنگ جهانگیری) :
پلنگ هجر چون زد پنجه بر من
چو موش از بام بر من میخت ایام.
عمیدلوبکی.
، دفع فضول (غایط) از مخرج. استفراغ غائط. (یادداشت مؤلف). رجوع به میزیدن شود
لغت نامه دهخدا
(مُ عَ تَ)
ادیم معرتن، پوست پیراسته با گیاه عرتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
کسی که تنش مثل مار باشد. (آنندراج). آنکه تن و بدن وی مانند مار باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
به صیغۀ تثنیۀ تازی کنایه است از امیرخسرو دهلوی و امیرحسن دهلوی. (از ناظم الاطباء) (از برهان) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دهی کوچک از بخش ایزۀ شهرستان اهواز. واقع در 21هزارگزی شمال باختری ایزه و2هزارگزی شمال خاوری راه مالرو شکوری به سیدنجف علی. دارای 40 تن سکنه. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از میختن
تصویر میختن
شاشیدن بول کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مارتن
تصویر مارتن
آنکه بدنش بشکل و هیئت مار باشد
فرهنگ لغت هوشیار
مهربان، نام چشمه و قنات و رودی در نکا رستم کلای بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی